نام کتاب : حكمت نامه حضرت عبد العظيم الحسنى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 109
زندگى را انتخاب مىكنند و به عكس، شمارى از كسانى كه در خانوادههاى شايسته پرورش يافتهاند و محيط زندگى آنان سالم است، راه فساد و تباهى را بر مىگزينند.
علّيت فلسفى نيز چيزى جز مجموعه عوامل مؤثّر بر افعال انسان نيست كه هيچ گاه موجب سلب اراده از انسان نمىگردد و به تعبير ديگر، علّيت فلسفى در مورد افعال انسان، هيچ گاه تحقّق نمىيابد.
2. جايز نبودن اسناد «كار قبيح» و «ظلم» به خدا
دليل ديگر بطلان نظريّه جبر، اين است كه لازمه اين نظريّه، اسناد دادن كارهاى قبيح به خداوند و ظالم دانستن خداست. اگر فاعلِ همه افعال، از جمله كارهاى قبيح انسان را خدا بدانيم، اين كارها به خدا منتسب خواهند شد. از سوى ديگر، مجبور كردن انسانها به گناه و مجازات آنها به خاطر انجام دادن گناه، ظلمى آشكار است. اين، در حالى است كه عقلًا محال است كه خداوند، مرتكب ظلم و كارهاى قبيح گردد.
به جهت همين ارتباطِ ميان نظريّه جبر و عدل خداوند است كه متكلّمان اماميّه، بحث جبر و اختيار را در ذيل بحث عدل خداوند و يا افعال خداوند، مطرح مىكنند و با ردّ نظريّه جبر، ظلم و كارهاى قبيح را از خداوند، نفى مىنمايند.[1]
قرآن كريم تصريح مىفرمايد كه هر انسانى به مقتضاى دستاوردهاى خود، پاداش مىبيند و در نزد خداوند، به هيچ كس ستم نمىشود: