براى ملتى علاقهمند به قصهگويى همچون عربها، بسيار طبيعى بود كه وقايع هيجانانگيز زندگى پيامبر، به سرعت موضوع نقل و روايت مردمى شود. قصهها، حادثههايى مستقل را براى شنوندگان بيان مىكردند و چه بسا وقايع جداگانه را به هم مىپيوستند تا زنجيرهاى روايى و داستانى پديد آورند. ديرى نپاييد كه شور و شوق علمى هم پا گرفت و حداكثر در 6 يا 7 دهه پس از وفات پيامبر اين موضوع را مورد مداقّه علمى قرار داد. در آن روزگار صحابه چندى بيش در قيد حيات نبودند، امّا حكايات آنهايى كه در حوادث مهم زمان پيامبر حضور داشتند، در ميان قبايل و خانواده ايشان نقل مىشد. چنين منقولاتى در آن زمان گردآورى و با هم مقابله شد. اين منقولات همراه با منابع مكتوب (يعنى فهرستها و اسناد) اساس نقلهايى را تشكيل دادند كه به ترتيب تاريخى مرتب مىشدند. يگانه بخش اصيل و واقعاً عربى در سيره نگارى پيامبر را «مغازى» تشكيل مىدهد. اخبارِ مغازى شبيه ايام العرب است كه پيش از اسلام در كانون توجّه عموم بود. در ديگر بخشهاى سيره، عناصر دخيل- به ويژه الگوى قصص قديسان در ميان اهل كتاب- تأثير بسيار داشتند. اين عوامل چارچوب تمام اين نوع ادبى [: مغازى] را شكل دادهاند، امّا تنها ردپاى آن در مغازى، در قالب برخى فقراتِ افزوده شده باقى مانده است.
[1]. مقاله حاضر در اصل به زبان آلمانى در مجلهDer Islam ( سال هشتم، 1918، ص 39- 47)، انتشار يافته و ترجمه انگليسى از آن در سال 2004 ميلادى در كتابHadith ( ويراسته هارالد موتسكى، ص 151- 158) منتشر شده است. مؤلّف مقاله سه سال بعد از انتشار مقاله اصلى، در پاسخ به انتقادات شوالى در كتاب تاريخ قرآن، توضيحات تكميلى كوتاهى در مجلهDer Islam ( سال يازدهم، 1921، ص 164- 165) درج كرده است كه در ادامه متن كنونى مىآيد. گفتنى است تكمله مقاله به قلم دكتر مژگان سرشار به فارسى ترجمه شده است.
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 273