اخبار درباره بىپروايى نسبت به نقل حديث، حتى در صدر اسلام- كه به عنوان نمونه مىتوان به أبو هريره[2] اشاره كرد- با گزارشهايى از همان زمان دالّ بر وسواس و احتياط زياد در نقل سخنى به مثابه حديثِ پيامبر، در تعارض است. موضع صحابه مشهور در نقل حديث، بيم از گسترش بىپرواى آن بود. شرح حال صحابه در طبقات ابن سعد، شواهد چشمگيرى از اين احتياط را نشان مىدهد.
افرادى كه مدتهاى مديد با ابن مسعود مجالست داشتهاند، مىگويند به ندرت حديثى از زبان وى شنيديم. همو در اندك مواردى هم كه به نقل حديثى از پيامبر مىپرداخت، عرق سردى بر پيشانىاش مىنشست، چوبى كه در دست داشت مىلرزيد و لرزش اندامش حتى از ميان جامه نمايان بود. وى همچنين روايات را با عباراتى[3] چون «اگر خدا بخواهد؛[4] يا كمى بيش از اين، يا تقريباً اين چنين، يا اندكى
Albrecht Noth," Common Features of Muslim and Western Hadith Criticism: Ibn al- jawzis Categories of Hadith Forgers", in Harald Motzki) ed(, Hadith: Origins and Developments,) Aldershot, 4002(, pp. 903- 613.
Neue Materialien zur Literatur des Ueberli eferungs wesens bei den Muhammed anern
",ZDMG 05 (6981 ),784 .
و مقايسه كنيد با شريف مرتضى، غرر الفوائد( تهران، 1272 ق)، ص 324.
[3]. در يك مورد، وى روايتى را چنين با سوگند آغاز مىكند.« عن عبداللّه بن عُكيم قال سمعتُ ابنمسعود بدء باليمين قبل الحديث فقال ...» نك. ابنعبدالبر النمرى، جامع بيان العلم وفضله، تحقيق احمد الحمسانى؟؟( قاهره، 1320 ق)، ص 94( نك. ادامه همين مقاله، پاورقى ش 16).
[4]. به معناى" استثنا يا مقيد ساختن يقين و اطمينان" كه در سوگندها و ديگر تأكيدات به كار مىرود.
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 147