من سران دست نشانده كشورهاى منطقه را نصيحت مىكنم كه هر چه آمريكا كمتر در منطقه حضور داشته باشد، به نفع شما است؛ شما از حضور آمريكا در منطقه، بيش از همه ضرر مىكنيد؛ زيرا وقتى آمريكا بيشتر در منطقه حاضر باشد، بيشتر پى به بىعرضگىِ شما مىبَرَد و به فكر تعويض شما مىافتد.
ارباب هر چه از نوكرش دورتر باشد، نوكر آزادانهتر نفس مىكشد.
آمريكا وقتى هم در ايران مسلّط بود، نشان داد كه نمىتواند جلوى حركت انقلاب اسلامى ايران را سد كند.
پس ما از آمريكا هيچ ترسى نداريم.
وقتى كه آمريكا ما را از دخالت نظامى ترسانيد، ما هيچ اهميتى نداديم.
آيا اكنون از مانور مشترك نظامى آمريكا و سلطان قابوس مىترسيم؟
سران مرتجع كشورهاى عرب از سرنوشت شاه ايران، رفيقِ هم پياله و هم كاسهشان، درس عبرت نگرفتهاند.
آنها امروز همان راهى را مىپيمايند كه شاه قبل از سال 1357 ه. ش. در ايران پيمود.
آن مرد نامبارك[1]، سيصد نفر از مردم مؤمن و متدين مصر را به جرم حمايت از اسلام و انقلاب اسلامى، به جرم خواندن قرآن و گفتن تكبير و به جرم طرفدارى از حكومت اسلامى، به زندان افكنده و عليه آنها كيفرخواست صادر كرده است. جوانهاى مؤمن مصر، به مأموران شكنجهگرِ حُسنى نامبارك همان جوابهايى را مىدهند كه جوانان متدين ايران، به مأموران شاه مىدادند.
آيا حكومت حُسنى نامبارك گمان مىكند كه با دستگيرى و شكنجه سيصد نفر از مؤمنين و كشتن برخى از آنها، سلطه و حكومت خودش را تثبيت مىكند؟ ما از شكنجه و كشته شدنِ مردم متدين مصر در شكنجهگاههاى دولت حُسنى نامبارك بسيار اندوهگين و غمناكيم؛ اما جهاد و مقاومت پر شور آنها، نويدبخش عدالت براى همه تشنگان عدالت است.
كشورهاى عربى خفقان گرفتهاند و در مقابل كشتار غير انسانى مردم از سوى حُسنى نامبارك، حتى كلمهاى بر زبان نمىآورند و نفسشان در نمىآيد زيرا اربابشان به آنها اجازه نمىدهد. هر چند ما مىدانيم كه دولت مصر به ما اجازه نخواهد داد، اما ما به عنوان يك مسلمان اعلام مىكنيم كه:
ما آمادهايم وكالت اينها را بر عهده بگيريم و در مقابل دادگاه آنچنانى، از آنها دفاع كنيم.
(تكبير نمازگزاران)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ احَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً احَدٌ[2] و السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.
13 جمعه 8 بهمن 1361- دانشگاه تهران مهمترين عناوين: تقوا، بررسى مشكلات انقلاب