زادگاهشان اسلام است و در اسلامْ متولد شدهاند؛ مانند: فقه، اصول فقه، رجال، تفسير قرآن، حديث، درايه و مانند اينها.
اين علوم اسلامى، در اسلام پايهريزى شده، رشد كرده و بزرگ شدهاند.
هر دو نوعِ علوم اسلامى كه خدمتتان عرض كردم، جايگاهشان فقط حوزههاى علميه است. هنگامى كه ما مىخواهيم مشكلى را با ابزارهاى يكى از اين علوم حل كنيم، بايد تنها به سراغ حوزههاى علميه برويم.
اين بارِ سنگين بر عهده حوزههاى علميه است.
الحمد للّه اكنون در كشور ما كم و بيش حرفهايى در اين مورد، زده مىشود؛ اما اين گونه حركتها بسيار كم هستند.
ما از حوزههاى علميه انتظار داريم كه تفكر اسلامى را احيا نمايند. از آنها انتظار داريم كه عهدهدارِ مسئوليتِ آموزش و تحقيق در علوم اسلامى باشند. از آنها انتظار داريم كه با شناخت و درك روحِ زمان و مكان، تحليل صحيحى از موضوعات جديد و احكامِ آنها به ما ارائه نمايند.
آيا برآوردن و تحققِ اين انتظارات بدون ارائه و تجهيز امكاناتِ مورد نياز، قابل عمل و اجرا است؟ برادران و مسئولان محترم! حوزههاى علميه از نظر تجهيز امكاناتْ فراموش شدهاند و فاقد امكاناتِ مورد نياز هستند.
هر طلبه براى مطالعه كردن به كتاب نياز دارد. بدون ترديد با توجه به قيمتِ كتاب و محدوديتهاى ديگر، هر طلبه نمىتواند در منزلِ خود، يك كتابخانه كافى داشته باشد.
بنا بر اين، شهر قم، كه امروز محلّ استقرار بزرگترين حوزه علميه در زمانِ ماست، نيازمندِ داشتنِ كتابخانههاى عمومىِ فراوان و مجهز است.
با اين حال، با كمال تأسف در شهر قم تعداد اندكى كتابخانه، آن هم تنها در مركز شهر وجود دارد. يكى از مناطق مسكونى بزرگِ شهر قم، منطقه نيروگاه است. در اين منطقه هزاران طلبه زندگى مىكنند اما حتى يك كتابخانه عمومى هم در اين منطقه وجود ندارد.
طلبههايى كه در منطقه نيروگاه و مناطق مشابه زندگى مىكنند، چگونه و كجا مطالعه كنند؟ آيا براى مطالعه با صرفِ وقتِ زياد به كتابخانه مركز شهر بيايند؟ در قم ماشاءاللّه تعداد زيادى طلبه زندگى مىكنند.
در هر كوچهاى معمولًا خانه چند طلبه قرار دارد؛ اما متأسفانه كتابخانه به اندازه كافى براى طلبهها وجود ندارد.
طلبهها زندگىِ شخصى خودشان را به هر وضعى كه باشد، اداره مىكنند اما كتابخانه عمومى را كه نمىتوانند اداره كنند.
بنا بر اين بايد براى تأسيس كتابخانههاى عمومى در شهر قم چارهاى انديشيد.
مؤمنينِ خيرانديش با هزينه شخصىِ خودشان در هر محله قم يك كتابخانه عمومى درست كنند كه هر طلبهاى بتواند با صرفِ حدود 10 دقيقه وقت از منزلِ خود به كتابخانه برود و مطالعه كند. مؤمنين پيشتر كارهاى خيرى مانند ساختنِ كتابخانه، انجام مىدادند و اكنون هم كم و بيش انجام مىدهند.
ما مىگوييم كه تفكر اسلامى بايد در جامعه احيا شود. فرهنگ وارداتىِ غرب بايد از جامعه زدوده شود و فرهنگ اسلامى، جايگزينِ آن شود. اما چه كسى مىتواند تحقيقات عظيمِ مورد نياز براى اين كار را انجام دهد؟ آيا طلبههايى كه تنها پنج يا شش جلد كتاب در منزل دارند و دسترسى به كتابخانه هم ندارند، مىتوانند چنين هدفى را عملى سازند؟
با پنج، شش جلد كتاب، حتى نمىتوان يك لغت را هم معنا كرد تا چه رسد به ارائه فرهنگ عمومى اسلام.