[آيا كسى كه بنيان مسجد را بر ترس از خدا و خوشنودىِ او نهاده بهتر است، يا آن كسى كه بنيان مسجد را بر كناره سيلگاهى كه آب، زيرِ آن را شسته باشد تا با او در آتشِ جهنم سرنگون گردد؟ و خدا مردم ستمگر را هدايت نمىكند.]
بندگان خدا! پرهيزكار باشيد. به درستى كه تقوا بهترين زاد و توشه است.
به فضل پروردگار، موضوع سخن ما در خطبه اول، آثار و نشانهها و پيامدهاى ايمان و تقوا در زندگىِ انسانها است.
انسانها از نظر مسلكدار بودن و عقيده گرا بودن، به دو دسته تقسيم مىشوند.
بعضى از انسانها، در دوران زندگى خود، اصولى را پذيرفتهاند و به آن پايبندند.
شخصى كه به يك اصل اعتقاد دارد، ممكن است اين اصل را از يك مكتب يا حزب يا دين يا اخلاق، گرفته باشد. از اين جهتى كه من اكنون روى آن بحث مىكنم، فرق نمىكند كه فرد، اصول اعتقادى خود را از چه منبعى گرفته باشد.
نكته مهم اين است كه بعضى از افراد، اصولى را به رسميت و حقانيت مىشناسند و بر اساس اين اصول، هدف زندگىِ خودشان را تعيين مىكنند. اين گونه افراد داراى يك هدف مشخص هستند و روى يك مشى مشخص، حركت مىكنند.
اين گونه اشخاص را صاحب مسلك، مرام و عقيده مىنامند. زندگى آنها داراى نظم، ترتيب و انسجام خاصّى است. از ابتداى زندگىِ آنها پيدا است كه جهت و هدفِ واحد و مشخصى را دنبال مىكنند.
بسيارى از افراد نيز حوصله اينكه در زندگى خود، يك دين و مكتب و مذهب يا حزب و اصلى را انتخاب كنند و بر اساس آن زندگى نمايند، ندارند.
اين دسته از مردم، هيچ هدف و خطّ مشى مشخصى در زندگى ندارند. زندگى روزمرّهشان تابعِ جريانات، پيشامدها، هوسها و خواهشهاى نفسانى است.
براى اين افراد، معناى زندگى، اين است كه غذا مىخورند، مىآشامند، خسته مىشوند، رفع خستگى مىكنند و مجدداً غذا مىخورند