responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 402

كه تقريباً بيست و هشت ساله بود، به يكى از زندانيان فرمود:

حكومت بنى عباس خيال مى‌كند كه من فرزندى ندارم و مى‌خواهند با كشتنِ من، نسل مرا قطع كنند. آنها نمى‌دانند كه خداوند فرزندى برومند به من عنايت فرموده كه پس از من، او خليفه و وصىّ من است. آن زندانى آزاد شد و اين سخنِ حضرت را براى مردم نقل نمود و اين سخن در ميان مردم شايع گشت.

اين، گزارشى كوتاه در باره شرح حال و زندگى حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام بود.

بر خود لازم دانستم كه در اين محفل مقدس، به مناسبت شهادت ايشان، به عنوان اظهار ادب و ارادت به محضر ايشان، اين مطالب را حضور محترمِ شما عرض كنم.

«اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»[1]

[از خداى بترسيد. خدا شما را تعليم مى‌دهد.]

«انَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوْا وَ الَّذينَ هُمْ مُحْسِنُونَ»[2]

[خدا با كسانى است كه مى‌پرهيزند و كسانى كه نيكى مى‌كنند.]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ احَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً احَدٌ[3]

خطبه دوم‌

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلى‌ سَيِّدِنا وَ نَبِيِّنا ابِى الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى‌ عَلِىٍّ اميرِ الْمُؤْمِنينَ وَ عَلى‌ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ وَ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِىِّ بْنِ مُوسى‌ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهدِىِّ صَلَواتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْهِمْ اجْمَعينَ.

در خطبه دوم در باره مذاكرات صلح و بازسازى، مطالبى خدمتتان عرض مى‌كنم.

همان گونه كه همه مى‌دانيم و دنيا هم مى‌داند، كشور ايران از روزى كه قطعنامه را پذيرفته است، تا كنون هيچ تغييرى در موضع خود نداده است. كشور ايران قطعنامه 598 را پذيرفته و كمال همكارى را با دبير كل و شوراى امنيت، نموده است؛ اما از نظر ما و همه دنيا و هر ناظرِ بى‌طرفى، اين وقت‌كُشى، امروز و فردا كردن و بهانه‌جويى‌هاى عراق، به هيچ وجه قابل توجيه نيست.

اوايل مى‌گفتند: پذيرش قطعنامه از سوى ايران، يك تاكتيك كوتاه مدت است و ايران صلح را نخواهد پذيرفت؛ زيرا بدون جنگ و در صلح نمى‌تواند زندگى كند. اين حرف اگر بهانه بود، بهانه بى ربطى بود و اگر عذر بود، عذرى بدتر از گناه بود. سرانجام هم اين حرف تمام شد و معلوم شد كه دروغى بى اساس است.

به تأخير انداختنِ صلح، براى چه چيزى و به نفعِ چه كسى است؟ آيا به تأخير انداختنِ صلح، به نفع اسرا است؟ به نفع منطقه است؟

به نفع كشور عراق است؟ به نفع ساير كشورهاى دنيا است؟ به نفع چه كسى است؟

چرا صلح را عملى نمى‌كنند؟ ما به خودمان اجازه مى‌دهيم كه از سازمان ملل و شوراى امنيت و حتى دبير كل، سؤال كنيم كه چرا آنها و كشورهاى مختلفِ دنيا كه آن همه براى صلح اظهار عطش مى‌كردند، امروز در برابرِ به تأخير انداختنِ عمدى صلح، سكوت مى‌كنند؟

كاملًا روشن است كه چه كسى جلوِ پيشرفت روند صلح، سنگ‌اندازى مى‌كند.

او مى‌خواهد آتش‌بس را بشكند و مانع از برقرارىِ صلح شود. هر روز بهانه‌اى مى‌آورد.


[1]- سوره بقره( 2)، آيه 282.

[2]- سوره نحل( 16)، آيه 128.

[3]- سوره توحيد( 112).

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست