مواظب باشند كه خداى ناكرده ما جَو زده نشويم و به طرفِ غرب يا شرق نلغزيم.
مثال ديگرى كه در اينجا عرض مىكنم، مسئله حمايت از محرومان و مستضعفان است.
حمايت از مستضعفين، جزو اصول انقلاب ماست؛ اما معناى حمايت از مستضعفين چيست؟ ما براى حمايت از مستضعفين چه راه حلهايى را بايد در پيش بگيريم؟
الحمد للّه در غرب حتى شعار حمايت از محرومان و مستضعفان هم وجود ندارد.
آنها حقوق بشر دارند. حق به معناى آمريكايى و بشر به معناى آمريكايى؛ اما شرق حمايت از محرومان و مستضعفان را دارد.
حالا كه ما مىخواهيم از محرومان حمايت كنيم، آيا معناى آن اين است كه بايد مثل سوسياليستها عمل كنيم؟ آيا بايد همه املاك و دارايىهاى مردم را از آنها بگيريم و به دولت بدهيم تا دولت به يك سرمايهدارِ گردن كلفت و مالكِ همه كشور تبديل شود و همه مردمْ مزدورِ او شوند؟ معناى حمايت از محرومان و مستضعفان بر اساس مكتب شرق، اين است. آيا ما هم بايد همين كار را بكنيم؟
خير، حتماً راه ما و راه حلّ ما از راه سوسياليستها جدا است. منظور از حمايت از محرومان و مستضعفان، حمايت در چهارچوب و كادر اسلام است. در اسلام، بعضى از راه حلها مشروع و حلال و بعضى ديگر نامشروع و حرام هستند. بعضى از امور، حق و برخى ديگر باطل هستند. اسلام، فقه و قانون و قاعده خاصّ خود را دارد.
ثروتها، املاك، دارايىها و كارخانههايى كه بر اساس موازين اسلامى به دست آمده باشد، محترم هستند و هيچ كس مزاحمِ مالكيتِ صاحبانِ آن اموال نمىشود؛ اما اموالى كه از بيت المال و حقوق محرومان و مستضعفانْ غارت شده، اين اموال پس گرفته مىشود و به صاحبان اصلى باز گردانده مىشود. به اين ترتيب، هم حق رعايت گرديده و هم از محرومان و مستضعفانْ حمايت شده است.
به هر حال، بايد توجه داشته باشيم كه يكى از مسئوليتهاى امروز ما، آمادگى براى مشاركت در بازسازى است.
خداوند به حقّ محمد و آل محمد به همه مسئولان، دستاندركاران ملت و امتِ ما توفيق دهد كه بدون اعمال هر گونه سليقه شخصى، و اضافه كردن يا كم كردن يك كلمه از دستورهاى اسلام، در همان چهارچوبى كه اسلام معيّن كرده و جلوِ پاى ما گذاشته است، حركت كنيم. انشاءالله در اين كار موفق باشيم. (آمين حاضران)