ياد بگيرند تا هنگامى كه رزمندگان و مجاهدين از جبهه باز گشتند، به آنها ياد بدهند؛ اما اكنون كه ما جبهه و جبهه رفتهها و رزمندگان را مىبينيم، مىفهميم كه آن وقت ما در تفسير اين آيه اشتباه مىكردهايم.
اين آيه شريفه، مىگويد: به جهاد برويد! جبههها را ببينيد! جنگ را ببينيد! تلاشِ رزمندگان را ببينيد!
در جبههها، تلاش رزمندگان را ببينيد! بنگريد كه افراد تحصيل كرده مانند پزشكان، مهندسان، ديپلمهها و ساير رزمندگانِ خالص و صميمى، چگونه بيل به دست گرفتهاند، خاكريز و سنگر مىسازند و با نثارِ جانْ از دين و ميهنشان دفاع مىكنند. به آنها بنگريد و اخلاق اسلامى و اصول دين را از آنها فرا گيريد، تا دينشناس شويد و تفقّه و شناختِ دينى پيدا كنيد.
من از همه رزمندگان خطوط مقدّم جبههها و كسانى كه آنها را پشتيبانى و يارى مىكنند، تشكر مىكنم و همچنين از برادران و خواهران عزيزى كه خانه و خانوادهشان را ترك كردهاند و به سوى خدمت به رزمندگان شتافتهاند، تشكر مىكنم.
وزارت كشاورزى و سازمان جنگلها و مراتع كشور، هفته آينده را هفته منابع طبيعى اعلام كردهاند. براى هفته آينده برنامههاى جالبى از قبيل برپايى نمايشگاه، عرضه و توزيع نهال و اعلام روز درختكارى، تعيين كردهاند.
انجام اين برنامهها، خدمات بسيار بزرگ و ارزندهاى است. انشاءالله برادران و خواهران عزيزى كه مىتوانند و فرصت دارند، در اين برنامه جالب و خدمت بزرگ، مسئولان امر را يارى و تشويق كنند تا آنها هم در كارهايشان دلگرم باشند.
من از اينكه ابعاد وجودىِ حضرت امير المؤمنين عليه السلام را بشمارم، عاجزم. با اين حال به مناسبت سالروز ميلاد پر افتخار ايشان، به يكى از ابعاد وجودى آن حضرت يعنى استقامتِ ايشان اشاره مىكنم.
اين بُعد وجودى حضرت على عليه السلام را به مناسبت مقاومت مردم قهرمان و شجاعِ ايران در زير حملات موشكى صدام، انتخاب كردهام. مردم قهرمان ايران با خنده و تمسخر از صحنههاى موشكبارانِ صدّامى، استقبال كردند. من هم به همين مناسبت، چند جملهاى در باره مقاومت حضرت على عليه السلام عرض مىكنم.
على عليه السلام مرد مقاومت بود؛ مقاومت در برابر نفس و در برابر فشارهاى خارجى.
على عليه السلام در برابر همه فشارها استقامت ورزيد.
شما دوستان على عليه السلام به موشكهاى صدام خنديديد، على عليه السلام در ليلة المبيت در رختخواب پيامبر صلى الله عليه و آله خوابيد و به شمشيرها خنديد و با آرامش به خواب رفت.
حتى بد خواب هم نشد.
وقتى گروه تروريستها به بستر پيامبر صلى الله عليه و آله حمله كردند و متوجه شدند كه حضرت على عليه السلام به جاى ايشان خوابيده است، ابو جهل با غلاف شمشير، على عليه السلام را زد و گفت «اى سفيه عرب!» و على نگاهى به او كرد و گفت من سفيه عربم؟! اگر خداوند عقلى را كه به من داده است، بين شماها تقسيم مىكرد، همه شما عاقل مىشديد.
على عليه السلام انواع فشارها را تحمل كرد. او فشار آزار مشركان و سختىهاى جهاد بعد از هجرت به مدينه را تحمل كرد و مىفرمود:
«وَ اللَّهِ لَوْ تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلى قِتالى لَما وَلَّيْتُ عَنْها»[1]؛ سوگند به خدا اگر تمام عربها به من حمله كنند، پشتِ مرا در ميدان جنگ نخواهند ديد.
على عليه السلام انواع فشارهاى سياسىِ دشمنان و
[1]-/ ر. ك: نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدى، نامه 45، ص 318.