اصول دين بايد همراه با دليل و برهان باشد. هركس موظف است در پديدههاى هستى تفكر نموده، با رجوع به عقل و فطرت خود، مقدمات ايمان و اعتقاد صحيح را فراهم نمايد؛ به عبارت ديگر، اصول دين امورى هستند تحقيقى نه تقليدى. اما در فروع دين انسان مىتواند با مراجعه به كارشناس و تقليد از او وظيفهاش را در آن امور انجام دهد؛ مثلًا آيا در قنوت نماز انسان مىتواند دعاى فارسى بخواند يا خير؟ خوردن گوشت راسو يا فلان پرنده حلال است يا نه؟ در اين موارد با مراجعه به مرجع و كارشناس امور فقهى مىتواند به وظيفهاش آگاه گردد؛ اما پاسخ اين سؤال كه آيا خدايى به عنوان آفريننده اين جهان وجود دارد يا خير يا اين سؤال كه آيا آفريننده يكى است يا شريك هم دارد، و ... را بايد با تحقيق و جستجو و مطالعه در جهان هستى به دست آورده، به آنها اعتقاد و باور پيدا كند.
راههاى تقويت باورهاى دينى
يك فرد مسلمان بايد پايههاى مذهبى و ستونهاى دينى خود را به گونهاى محكم و قوى كند كه اگر عقايدش از ناحيه مخالفين مورد حمله قرار گرفت توان مقاومت را داشته باشد و بتواند با دليلهاى محكم و قطعى از عقيدهاش دفاع كند.
در اين جا مناسب است به پارهاى از راههاى تقويت باورهاى دينى و اعتقادات مذهبى اشاره نماييم: راه اول: تفكر عميق در جهان آفرينش و پديدههاى هستى است. انسان