كنند كه اگر آنها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند.
«مسأله 3396» اگر ميّت بيش از يك زن دائم داشته باشد، چنانچه فرزند نداشته باشد، بايد يك چهارم مال و اگر فرزند داشته باشد، بايد يك هشتم مال را به شرحى كه گفته شد به طور مساوى بين زنان او قسمت كنند، اگرچه شوهر با هيچ يك از آنان يا بعض آنان نزديكى نكرده باشد، ولى اگر در مرضى كه با آن از دنيا رفته، زنى را عقد كرده و با او نزديكى نكرده باشد، آن زن از او ارث نمىبرد و حقّ مهر هم ندارد.
«مسأله 3397» اگر زن در حال بيمارى شوهر كند و به همان بيمارى بميرد، شوهرش اگرچه با او آميزش نكرده باشد، از او ارث مىبرد.
«مسأله 3398» اگر زن را- به ترتيبى كه در احكام طلاق گفته شد- طلاق رجعى بدهد، هر يك از زن يا شوهر اگر در بين عدّه زن بميرد، ديگرى از او ارث مىبرد؛ ولى اگر بعد از گذشتن عدّه رجعى يا در عدّه طلاق بائن يكى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمىبرد.
«مسأله 3399» اگر شوهر در حال بيمارى زن خود را طلاق دهد و پيش از تمام شدن دوازده ماه قمرى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مىبرد:
اوّل: آن كه زن در اين مدّت شوهر ديگرى نكرده باشد. دوم: زن به واسطه بىميلى به شوهر، مالى به او نداده باشد كه به طلاق دادن راضى شود، بلكه اگر چيزى هم به شوهر ندهد، ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردن او اشكال دارد. سوم: شوهر در همان مرضى كه زن را طلاق داده، به واسطه آن بيمارى يا به جهت ديگرى بميرد؛ پس اگر از آن بيمارى خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمىبرد.
«مسأله 3400» لباس يا چيزهايى كه مرد به زن بخشيده است، بعد از طلاق يا وفات شوهر جزء اموال زن است؛ ولى اگر لباس يا مانند آن را مرد به زن نبخشيده باشد بلكه براى پوشيدن و استفاده زنِ خود گرفته باشد، اگرچه زن آن را پوشيده باشد، بعد از مردن شوهر، جزء اموال شوهر است.