«مسأله 3094» اگر شوهر در جبهه جنگ يا به علّت ديگرى مفقودالاثر شود، سه صورت دارد:
اوّل: زن يقين كند شوهر او از دنيا رفته است كه در اين حالت بايد عدّه وفات نگهدارد و پس از عدّه مىتواند ازدواج نمايد.
دوم: يقين كند شوهر او زنده است كه در اين صورت بايد به هر حال صبر كند و مخارج زندگى او از مال شوهر است و اگر مال نداشته باشد، از صدقات و بيت المال تأمين مىشود و اگر صبر كردن براى او موجب عسر و حرج شود، بايد براى تعيين تكليف به حاكم شرع مراجعه نمايد.
سوم: نداند شوهرش زنده است يا نه، كه در اين صورت اگر پدر يا جدّ پدرى يا وكيل شوهر، مخارج زندگى او را از مال شوهر يا محلّ ديگرى تأمين كنند، بايد صبر كند و اگر تأمين نكنند، حاكم شرع آنان را وادار به تأمين مىكند و اگر به هيچ شكل مخارج او تأمين نشود، زن مىتواند به حاكم شرع مراجعه كند و حاكم شرع دستور دهد زن تا مدّت چهار سال پس از مراجعه صبر كند و در اين مدّت با هر وسيله ممكن تحقيق مىكنند، اگر ثابت شد كه شوهر زنده است بايد صبر كند و اگر ثابت نشد، حاكم شرع به پدر يا جدّ پدرى شوهر دستور مىدهد كه زن را طلاق دهد و اگر ممكن نشد، خود حاكم شرع او را طلاق مىدهد و بنابر احتياط واجب زن بايد بعد از طلاق به مقدار عدّه وفات- يعنى چهار ماه و ده روز- عدّه نگهدارد و بعد مىتواند شوهر كند و چنانچه پس از عدّه، شوهر اوّل او پيدا شود، حقّى بر زن ندارد و اگر در بين مدّت عدّه طلاق پيدا شود، حق دارد رجوع كند و اگر بعد از عدّه طلاق و قبل از پايان عدّه وفات پيدا شود، احوط آن است كه رجوع نكند و در صورت تمايل دوباره عقد نكاح بخوانند.
«مسأله 3095» اگر زن يقين كند كه شوهر او مرده و بعد از تمام شدن عدّه وفات شوهر كند، چنانچه معلوم شود شوهر او بعد مرده است، بايد از شوهر دوم جدا شود و در صورتى كه آبستن باشد، به مقدارى كه در عدّه طلاق گفته شد، براى شوهر دوم عدّه طلاق و بعد براى شوهر اوّل عدّه وفات نگهدارد و اگر آبستن نباشد، براى شوهر اوّل