سزاوارتر محسوب مىشوند، مىتوانند حضانت او را به عهده بگيرند و اگر كسى كه حضانت وى را قبول كند نبود يا صلاحيت لازم را نداشت، چنانچه بچّه از خود مالى داشته باشد، حاكم شرع از مال او فرد صالحى را جهت حضانت وى انتخاب مىكند و اگر مالى نداشته باشد، حاكم شرع بايد مخارج حضانت وى را از بيتالمال بپردازد.
«مسأله 2998» حقّ حضانت مادر با طلاق يا- نعوذ باللَّه- زنا از بين نمىرود، مگر اين كه صلاحيّت نگهدارى كودك را نداشته باشد.
«مسأله 2999» پدر و مادر مىتوانند در مقابل يكديگر از حقّ حضانت خود صرف نظر كنند، ولى نمىتوانند نسبت به نگهدارى و تربيت فرزند كوتاهى نمايند و در صورت كوتاهى، حاكم صالح آنان را ملزم به تأمين حقّ فرزند مىكند.
«مسأله 3000» در صورتى كه مادر از حقّ حضانت خود بگذرد و به گونهاى باشد كه حقّ كودك از بين نرود و در تربيت و نگهدارى كودك اهمال نشود، پدر نمىتواند او را به حضانت مجبور نمايد.
«مسأله 3001» اگر پدر يا مادر صلاحيّت نگهدارى و تربيت كودك را نداشته و موجب فساد اخلاق و سوء تربيت دينى يا عدم سلامت جسمى فرزند شوند، حقّ حضانت از آنها ساقط مىشود و در اين صورت حقّ حضانت به ترتيب به افرادى كه در مسأله 2997 گفته شد منتقل مىشود.
«مسأله 3002» چنانچه مادر به هر دليل شوهر ديگرى كرده باشد، حقّ حضانت او با وجود پدر از بين مىرود، ولى در صورتى كه از شوهر دوم جدا شود، چنانچه با طلاق رجعى از شوهر دوم جدا شده باشد، تا وقتى كه در عدّه است حضانت طفل به وى باز نمىگردد، ولى پس از تمام شدن مدت عدّه، حضانت طفل به وى باز مىگردد و چنانچه با طلاق بائن از شوهر دوم جدا شده باشد، به مجرّد طلاق گرفتن از وى، حضانت طفل به وى باز مىگردد.
«مسأله 3003» بازگشت حقّ حضانت منحصر به موردى كه در مسأله قبل گفته شد، نمىباشد؛ بلكه چنانچه حقّ حضانت به سبب سوء اخلاق، عدم توانايى جسمى به سبب