ششم، مىتواند پنج روز روزه بگيرد و نيز كسى كه نمىداند چه هنگام عذر برايش پيدا شده، مىتواند مقدار كمتر را قضا نمايد، مثلًا اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كند و بعد از رمضان برگردد و نداند بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم، مىتواند مقدار كمتر را قضا كند.
«مسأله 1780» اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر كدام را كه اوّل بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلًا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز نيز به رمضان مانده باشد، بايد اوّل قضاى رمضان آخر را بگيرد.
«مسأله 1781» اگر قضاى چند روز از ماه رمضان بر او واجب باشد، لازم نيست در نيّت تعيين كند كه قضاى كدام روز را مىگيرد؛ ولى چنانچه برخى از آنها قضاى رمضان سال قبل باشد و برخى قضاى رمضانهاى پيش از آن، براى آن كه قضاى رمضان سال آخر حساب شود، بايد آن را در نيّت تعيين كند و چنانچه در نيّت تعيين نكند كه روزهاى كه مىگيرد از كدام رمضان است، از رمضان آخر محسوب نمىشود. بنابراين چنانچه برخى از روزههاى قضا تا رسيدن رمضان سال بعد باقى بماند و آنها را به جا نياورد، بايد كفّاره تأخير قضاى رمضان را بپردازد.
«مسأله 1782» كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت براى قضاى روزههاى او تنگ نباشد، مىتواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.
«مسأله 1783» اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص ديگرى را گرفته باشد، احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
«مسأله 1784» اگر به واسطه بيمارى، حيض يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزههايى را كه نگرفته براى او قضا كنند، اگرچه قضا كردن آنها مستحب است؛ ولى اگر به علّت مسافرت روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، بايد براى او قضا كنند.
«مسأله 1785» اگر به واسطه بيمارى روزه رمضان را نگيرد و بيمارى او تا رمضان