«مسأله 1225» اگر يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد، چنانچه پس از اندكى تأمّل نتواند در مورد هيچ يك از دو طرف شك تصميم بگيرد، مىتواند فكر كردن را تا كمى بعد نيز ادامه دهد، مثلًا اگر در سجده اول شك كند، مىتواند تا بعد از سجده دوم فكر كردن را ادامه دهد.
«مسأله 1226» اگر گمان او ابتدا به يك طرف بيشتر باشد و بعد دو طرف در نظر او مساوى شوند، بايد به دستور شك عمل نمايد و اگر اوّل دو طرف در نظر او مساوى باشند و به طرفى كه وظيفه اوست بنا بگذارد و بعد گمان او به طرف ديگر تمايل پيدا كند، بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند.
«مسأله 1227» اگر بعد از نماز بداند كه در بين نماز حالت ترديدى داشته كه مثلًا دو ركعت خوانده يا سه ركعت و بنا را بر سه گذاشته، ولى نداند كه گمان او به خواندن سه ركعت بوده يا هر دو طرف در نظر او مساوى بودهاند، بايد نماز احتياط را بخواند.
«مسأله 1228» اگر هنگامى كه تشهّد مىخواند يا بعد از ايستادن، شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه و در همان هنگام بين ركعت دو و سه يا دو و چهار يا دو و سه و چهار شك كند، به احتياط واجب بايد به دستور آن شك عمل كند و نمازش را نيز دوباره بخواند.
«مسأله 1229» اگر پيش از آن كه مشغول تشهّد شود شك كند كه دو سجده بجا آورده يا نه يا در ركعتهايى كه تشهّد ندارند، پيش از ايستادن، اين شك براى او پيش آيد و در همان هنگام شك بين ركعت دو و سه يا دو و چهار يا دو و سه و چهار براى او پيش آيد، نمازش باطل است.
«مسأله 1230» اگر هنگامى كه ايستاده، بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شك كند و به خاطر آورد كه دو سجده يا يك سجده از ركعت پيش را بجا نياورده، نماز او باطل است.
«مسأله 1231» اگر شك او از بين برود و شك ديگرى برايش پيش آيد، مثلًا اوّل