هر كدام از تفاسيرى كه در ميان ما شناخته شده است داراى يكى از روشهاى فوق مىباشد. در حالى كه براى قرآن روشهاى ديگرى از تفسير نيز وجود دارد كه محققان بايد با توجه به آنها، قدم جديدى در راه شناخت قرآن بردارند كه از جمله آنها «تفسير به ترتيب نزول» است.
ما در اين بحث روش تازهاى از تفسير قرآن را نشان خواهيم داد كه در طول چهارده قرن كه بر تاريخ تفسير قرآن مىگذرد، كمتر به آن توجه شده است. البته نمىگوييم هيچ توجه نشده، بلكه كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اهميت تفسير به ترتيب نزول
از موضوعات بسيار مهم در علوم قرآن، مسأله «ترتيب نزول» است. و در كتابهايى كه به اين منظور نگاشته شده، به آن اهميتى ويژه دادهاند.[1] سيوطى در اول «الإتقان» از قول ابوالقاسم حسن بن محمدبن حبيب نيشابورى در كتاب «التنبيه على فضل علوم القرآن» اهميت موضوع را چنين آورده است:
«از همه مباحث علوم قرآن، علم نزول و جهات نزول و ترتيب
[1]. معرفت، التمهيد، ج 1، ص 99-« لِمعرفةِ المكىّ من المدنىّ سواء أكانت سورةً أم آيةً فائدةٌ كبيرةٌ تمسُّ جَوانِبَ أسبابِ النزولِ وَ تُمِدُّ المُفَسِّرَ الفقيهَ فى تعيينِ اتّجاهِ الايه ... و مِنْ ثَمَّ حاوَلَ العلماءُ جُهْدَهُمْ فى تَعيينِ المكيات مِنَ المَدَنياتِ».