5) تحريف به زيادى در قرآن، كه به اجماع باطل است و در قرآن زيادى صورت نگرفته است.
6) تحريف به نقيصه؛ يعنى اين قرآن شامل تمام قرآنى كه به پيامبر نازل شده نمىباشد و برخى آيات و سورهها حذف شده است. اين نوع تحريف محل اختلاف است.[1]
دلايل طرفداران تحريف
افرادى كه قائل به تحريف به نقيصه در قرآنند ادلهاى را براى خود بيان كردهاند كه به برخى از آنها به طور اجمال اشاره مىشود:
الف) اخبار زيادى وجود دارد مبنى بر اينكه آنچه در امت بنىاسرائيل واقع شد در اين امت نيز واقع مىشود و عباراتى چون (والله ليكونن فيكم ما كان فيهم [بنياسرائيل] حذو النَعل بالنعل و القذة بالقذة حتى لو دخلوا حجر ضب لَدخلتموه)[2] ى عنى هر كارى كه در بنياسرائيل اتفاق افتاد، در امت اسلام نيز اتفاق مىافتد و امت اسلامى پا جاى پاى بنياسرائيل مىگذارد و با توجه به لفظ قسم (وَالله) و تأكيد (ليكونن) اين امرى است كه حتماً واقع خواهد شد؛ تحريف كتاب هم يكى از كارها در بنىاسرائيل بود كه اتفاق افتاد و در امت اسلامى نيز طبق اينگونه روايات بايد رخ بدهد و آنان قرآن را تحريف كردهاند و الا
[1]. ابى نضر، تفسير عياشى، ج 1، ص 203؛ حلى، مختصر بصائر الدرجات، ص 205.