دهندگان خود را پند داده است) و فريب دهنده ترين مردم خود را كسى است كه بيشتر از آنها پروردگارش را معصيت و نافرمانى كند (زيرا مقصود هر فريب دهندهاى زيان رساندن بديگرى است و بزرگترين زيانها بدست آوردن بيچارگى هميشگى است و يافتن آن مستلزم معصيت و نافرمانبردارى است، پس هر كس پروردگارش را از ديگران بيشتر معصيت كند، بيشتر بيچارگى بدست آورده و كسيرا كه بيشتر بيچارگى فرا گيرد، بيشتر از فريب دهندگان خود را فريب داده است) 9 و فريب خورده كسى است كه زيان بخود روا دارد (خود را هلاك و تباه نموده كارى كند كه مستوجب عذاب الهىّ گردد) و خرسند و خوشحال كسى است كه دين او به سلامت باشد (بر وفق احكام الهيّه رفتار كند تا ديگران باو غبطه برده مقام او را آرزو كنند) و خوشبخت كسى است كه از ديگر كسان پند گيرد (در راه نيكوكاران قدم نهاده از كردار زشت بد كاران دورى نمايد) و بد بخت كسى است كه از خواهش نفس و نادرستيهاى خويش فريب خورد (از هواى نفس پيروى كرده از خطر آن غافل گردد) (10) و بدانيد اندك رئاء و خود نمائى (در عبادت و بندگى) شرك است (زيرا هر كه در عبادت خدا غيرى را در نظر گيرد، البتّه او را شريك خدا دانسته) و همنشينى با هوا پرستان (معصيت كاران) باعث فراموشى ايمان و حضور شيطان است (زيرا بر اثر غفلت از ذكر خدا و ياد آخرت نور ايمان از دل گناهكاران بيرون مىرود و شيطان براى اضلال و گمراهى در مجالشان حاضر ميشود، و به فرموده پيغمبر اكرم: «المرء على دين خليله و قرينه يعنى مرد پيرو دين و آئين دوست و همنشين خود مىباشد» نشست و برخاست با هوا پرستان در شخص تأثير خواهد نمود) (11) از دروغ دورى كنيد كه آن از ايمان دور است (زيرا ايمان مجمع فضايلى است كه از جمله آنها راستى است و دروغ از جمله رذائل و صفات ناپسنديده مىباشد، و به اين جهت ميان آن با ايمان تباين و جدائى است) راستگو مشرف به نجات و رهائى (از عذاب) و رستگارى است، و دروغگو بر جاى بلندى است كه نزديك به افتادن در گودال هلاكت و ذلّت و خوارى است، (12) و بر يكديگر حسد نبريد (زوال مقام ديگرى را آرزومند نباشيد) زيرا حسد ايمان را مىخورد (مضمحلّ و نابود مىنمايد) چنانكه آتش هيزم را مىخورد (سوزانده و خاكستر ميكند) و با همديگر دشمنى نكنيد، زيرا دشمنى باعث (قطع رحم و) زوال هر خير و بركتى است (مانند تيغ كه مو را از سر زائل مىگرداند) (13) و بدانيد كه آرزو موجب بغلط و اشتباه انداختن عقل و فراموشى از ذكر خدا