نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على جلد : 1 صفحه : 64
در تفسيرى ديگر از اين آيه در تبيين عبارت «فَتَعَلى اللَّهُ» چنين استدلال مىشود كه با توجه به اينكه هر يك از اندامهاى انسان داراى هدفى خاص هستند؛ چشم مىبيند و گوش مىشنود و ديگر اندامها هريك وظايف تعيين شده خود را انجام مىدهند، و اندامهاى داخلى، كار ويژه خود را داشته، و غدد و دستگاهها و هر ياختهاى، كاركردى خاص دارند كه به خاطر آن آفريده شدهاند (چنان كه حتى زايده آپانديس در دوران كودكى نقشى معين در سلامت بدن ايفا مىكند) بنابراين آيا معقول است كه آفرينش خودِ انسان بيهوده و بدون هدفى معين بوده باشد؟! افزون بر آنكه از پرتو خورشيد و نور ماه و حركت زمين و جنبش موجودات زنده در آن گرفته، تا نظامهاى ديگر موجودات، همه و همه با هدف خدمت به وجود بشر آفريده و هر يك براى كارى معيّن خلق شدهاند، آيا در اين صورت آفرينش خود انسان بدون هدف بوده است؟! پروردگار، بىترديد از چنين پندارى منزّه است.[1]
نتيجهگيرى
از آنچه بيان شد مىتوان دريافت كه لازمه تحقق اهداف خداوند از آفرينش انسان، وجود مرحلهاى براى بازسنجى عملكرد انسان، برابر با هدف اصلى آفرينش اوست؛ اين مرحله در منطق قرآنى «قيامت» و «معاد» است كه مفسران، ذيل آيات متعددى به اثبات و تبيين آن پرداختهاند.