نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على جلد : 1 صفحه : 57
نخواسته است؛ ولى مردم به خاطر ظلم و اختلاف خود از دعوت او استنكاف مىورزند و آيات او را تكذيب نموده، غير او را مىپرستند و در زمين فساد انگيخته و با دست خود گور خود را مىكنند و خود را دچار عذاب مىسازند. و گرنه خداوند سرزمينهايى را كه اهل آن صالحند، به ظلم و ستم هلاك نمىكند؛ همچنين خداوند، با آفرينش مردم نمىخواهد كه آنان مرتكب بغى و فساد شده تا او به همين جرم هلاكشان كند. پس آنچه از ناحيه خداست تنها رحمت و هدايت است، و آنچه ظلم و اختلاف است از ناحيه خود مردم است؛ اين است آنچه از سياق آيات مورد بحث مىتوان دريافت.
چنانچه رحمت را كه همان هدايت است، غايت خلقت بدانيم، به اين خاطر است كه رحمت با غايت نهايى كه همان سعادت بشر است پيوند دارد؛ همچنان كه در آيه (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا)[1] كه حكايت سخن اهل بهشت است، هدايت، غايت شمرده شده و اين همانند غايت شمردن عبادت براى خلقت است؛ چنان كه خداوند در آيهاى مىفرمايد: (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ)[2] عبادت نيز با سعادت آدمى است پيوند دارد.[3]
تلفيق و پيوند اهداف آفرينش انسان
با توجه به آنچه بيان شد و تفاوت رويكردهاى ارائه شده، روشن نيست كه كدام يك از رهيافتهاى ارائه شده، ديدگاه قرآن پيرامون تبيين و