نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على جلد : 1 صفحه : 35
خير كثير
واژه «تبارك» از ريشه «برك» به معناى ثبوت خير الهى در يك چيز به گونهاى فزاينده و دائمى است.[1] مفهوم تبارك در باره خداوند به اين معناست كه از جود و فيض الهى، خير كثير عايد انسان مىشود؛ و از آنجا كه خلق در اصل به معناى تقدير است، خير كثير در تقدير انسان نهفته است: يعنى ايجاد شىء و تركيب اجزاى آن به گونهاى كه تناسب و سازوارى درونى و بيرونى داشته و از آن خير كثير انتشار يابد؛[2] بدين ترتيب، اين سازوكار آفرينش انسان، شايسته تعظيم است؛[3] و كاربرد اين جمله به معناى عظمت آفرينش انسان و خير جارى در وجود وى خواهد بود.[4] به همين ترتيب در آيه (إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ)[5] نيز خداوند از ساختار تبارك براى آفرينش آسمانها و زمين بهره جسته كه خود اشاره به وجود سازوكارى بس پيچيده و شگفتآور در آفرينش آسمانها و زمين است.
تناسب و سازوارى
به باور گروهى از انديشمندان، راز احسن بودن آفرينش انسان در ابداعى بودن هيئت، استوارى در خلق، دقت در تكوين و نيز تناسب و سازگارى