نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على جلد : 1 صفحه : 196
خود را از اين صفات كه شيطان از خلال آنها در دل او رسوخ نموده و اعمال او را فاسد مىسازد، دور نگاه دارد؛ در خور توجه اينكه كميابى مواد غذايى يا نداشتن مسكن، و لباس و ... سبب معصيت آدم نشد، آنچه موجب اين معصيت گرديد عشق به خلود و سرورى بود؛ چنانكه افراد بشر نيز اينگونهاند؛ انسان اگر بتواند در برابر اين دو مقاومت ورزد از بسيارى از معاصى در امان خواهد ماند.[1]
پايان فريب ابليس؛ سقوط آدم
آدم كه هنوز تجربه كافى در زندگى نداشت، و گرفتار دامهاى شيطان و خدعه و دروغ و نيرنگ نشده بود، و نمىتوانست باور كند كه كسى چنين سوگند دروغى ياد كرده و چنين دامهايى بر سر راه او بگذارد، سرانجام تسليم فريب شيطان شده و با ريسمان پوسيده مكر و خدعه او براى بهدست آوردن آب حيات و ملك جاويدان، به چاه وسوسههاى ابليس فرو رفت و نه تنها به آب حيات دست نيافت، بلكه در گرداب نافرمانى خدا درافتاد؛ آنچنان كه قرآن آن را در يك جمله خلاصه كرده و مىگويد: «به اين ترتيب شيطان، آنها را فريب داد و با طناب خود، آنها را در چاه فرو برد»: (فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ).
با اينكه آدم مىبايست، با توجه به پيشينه دشمنى شيطان، و با علم و اطلاع از حكمت و رحمت واسعه خداوند و محبت و مهربانى او، تمام وسوسهها را نقش بر آب كرده، تسليم شيطان نشود، ولى هرچه بود، واقع شد و «همينكه آدم و همسرش از آن درخت ممنوع چشيدند، بلافاصله