نام کتاب : الگوى شادى از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 66
... اگر چه در طول دوره سى و چند ساله طبابت خود، موارد عديدهاى
ديدهام كه بيمار، خارج از عرف علم پزشكى بهبود يافته است، امّا دو موردى را كه
مستندات علمى كافى داشت، بيان مىكنم و از اين كه اين مستندات، به موقع ضبط و ثبت
نشدهاند، متأسفم!
در
زمستان سال 1356 ش، بنده دستيار رشته جرّاحى بودم. يك روز صبح كه با اتومبيل شخصى
وارد بيمارستان «فيض» اصفهان مىشدم، در دهانه درب ورودى، پيرمردى را ديدم كه با
خانم جوانى مضطرب ايستاده است.
نگهبان
با تندى، او را از مسير دور كرد تا بنده وارد شوم. پس از پارك كردن ماشين، به سوى
او آمدم و متوجّه شدم كه دخترش بيمار است. بيمار را به داخل بخش هدايت كردم تا
معاينه شود. معلوم شد خانمى است حدود سى ساله داراى دو فرزند كه دچار تومور بدخيمى
در مثانه بوده. يك بار تحت عمل جراحى قرار گرفته؛ ولى بهبود نيافته است و امروز با
عود تومور در ديواره شكم به صورت گل كلمى[189]
مراجعه كرده كه اصلًا پذيرش نشده است. اين بيمارى، موجب مطلّقه شدن ايشان از سوى
همسرش شده است، و پدر سالمندش از او و فرزندانش نگهدارى مىكرد.
بيمار
را با كمك آقاى دكتر سيّد مهدى ابطحى- كه دستيار اورولوژى بود- معاينه كرديم و
معلوم شد كه واقعاً نمىتوان اقدام جراحى ديگرى براى بيمار انجام داد. پيرمرد وقتى
اين نظر ما را شنيد، گريه كرد و مستأصل پرسيد: من چه كنم؟ نهايتاً گفت: اگر
مىتوانستم به مشهد بروم، دخترم خوب مىشد! اقدامات لازم براى سفر ايشان و دخترشان
به مشهد مقدس انجام شد و به او قول دادم كه پس از بازگشت از مشهد براى او وقت
راديوتراپى بگيرم؛ شايد ان شاء اللَّه نتيجهبخش باشد. لازم به ذكر