حديث را با اين معنا پذيرفت. امّا با نگاهى ژرفتر، مىتوانيم بگوييم
كه پاسخ پيامبر اكرم، ناظر به توبه آن زن نيست؛ بلكه ناظر به كارهايى است كه آن
زن، آنها را به تصوّر نيكو بودن به انجام رسانده است. به سخن ديگر، توبه از سِحر
و جادويى كه درباره همسرش به كار بسته، دست برداشتن از آن و كنار نهادن سِحر و
جادوست، نه تراشيدن سر و جامه پشمينه به تن كردن و كنارهگيرى از خانه و زندگى، كه
اگر خود، گناهى دوباره نباشد، به هيچ روى، توبه از سِحر به شمار نمىرود.
گفتنى
است در نقدى معتدل و به دور از شتابزدگى، مىتوان احاديث مشابه و قرينههاى
جانبىاى براى هر حديث، گِرد آورد و فهم خود را تصحيح نمود. اگر در پايان كار و پس
از تحليلها و بررسىهاى دقيق، مفهوم حديث، هنوز مخالف معيارهاى مقبول بود،
مىتوان از آن حديث، دست كشيد.
آسيب
ديگرى كه همواره، نقد حديث را تهديد كرده و برخى را به داورى نادرست درباره برخى
احاديث، كشانده است، تمايلات شخصى، اجتماعى و تعصّبات قومى و عقيدتى است. آنان كه
به راحتطلبىخو گرفتهاند، احاديث مربوط به تلاش براى كسب روزى و يا جهاد با
دشمنان خارجى و داخلى را به بهانه نقد و بررسى، تضعيف مىكنند و آنان كه دنيادوست
و در پى جاه و مقام هستند، احاديث نكوهش محبّت دنيا و ترويج زُهد و گريز از
تجمّلات زندگى را زير سؤال مىبرند.
در
يك نقد علمى و صحيح، بايد پيشداورىها و خواستههاى خود را كنار بگذاريم و با
نگاهى علمى و حقگرايانه، به سوى آنچه در دسترسمان است، برويم. در اين صورت است كه
مىتوانيم از خطا، در امان بمانيم و اگر هم دچار خطا شديم، عذرى داشته باشيم.