اذان، از بزرگترین شعارهای
اسلامی است که قرنهاست در طول هر شبانه روز ـ به ویژه در سپیده
دم ـ سیاهی شب را میشکافد و با آوایی رعدآسا، سکوت
شهرها را میشکند و در هر کوی و برزن، طنین میافکند و
اصلِ توحید و رسالت و ولایت را بانگ میزند و آدمیان را
به رستگاری و نماز ـ که ستون دین است ـ فرا میخواند.
از آنجا که در دیدگاه شیعه، اذان
یک امر عبادی است و کم و کیف آن باید از سوی شارع
اعلام شود، و نصّ ویژه ای در اینکه «أشهد أنَّ علیاً
ولی الله» (شهادت سوم) جزء اذان باشد و در ردیف «أشهد
أنَّ لا إله إلّا الله وأشهد أَنَّ مُحَمَّداً رَسولُ الله»
درآید، نرسیده است (هر چند در دلالتِ عمومات و شواذ روایات[1] جای تردید
[1]. در معنای
لغوی «شاذ» که جدا و تنها از جماعت است، اتفاق نظر هست، اما تعابیر
علمای شیعه و اهل سنت در معنای شاذ، مختلف میباشد.
بعضی گفتهاند: خبر شاذ، خبری است که شخص ثقه
آن را روایت کند اما مخالف با مشهور یا اکثر، یا گروهی از
افراد ثقه باشد.
بعضی دیگر گفتهاند: شاذ، خبری است که
شخص ثقهای ـ به تنهایی ـ آن را بیاورد و حدیث
مُتابعی برای این فرد ثقه، نباشد.
شیخ طوسی (م 460 هـ) در
المبسوط میگوید: أما «أشهد أنّ علیاً أمیر المؤمنین»
و «آل محمد خیر البَریَّة» که در اخبار شاذی آمده است، در اذان
به کار نرفته است، اگر انسان آن را انجام دهد گناه نمیکند
بنابراین، میگوییم:
شیخ طوسی اخبار شهادت سوم را شاذ توصیف میکند و به جواز
آوردن آن قائل است؛ چون میگوید: « اگر انسان آن را بیاورد
مرتکب گناه نمیشود».