ما نزد جابر بوديم ، كسي
آمد و گفت : ابن عبّاس و ابن زُبَير درباره متعه زنان و حج اختلاف كردند . جابر گفت : با رسول خدا اين كار را كرديم ، پس از آن عُمَر ما را از آن
دو بازداشت و ما مرتكب نشديم .[894]
هدف از بازگويي بعضي از روایات از
ابن عبّاس اين است كه بیاگاهانیم نسبتهایی
كه به ابن عبّاس (و اَمثال او) در متعه داده میشود ، درست نمیباشد ؛ زيرا چنين رأيهایی در مجراي فقه حاكم ريخته میشود و
بر خلاف متون صريحي است كه از مخالفانِ حكومت ثابت میباشد .
مشهور است كه معاويه نخستين كسي است كه
(با لعن علي و خاندانش و لعن ابن عبّاس بر منابر) روح دشمني و كينه توزي نسبت به اهل بيت را به مردم خوراند و از سر كينهای كه با حضرت
علی علیهالسلام داشت ، در
تحريف شريعت از مجراي اصلياش كوشيد .
در چنين شرايطي آيا فقه حضرت علی علیهالسلام و ابن عبّاس میتوانست
چونان فقه گروه حاكم باقي بماند؟! با اينكه میدانيم خلفاي اموي و عبّاسي
فقه شيخين و عثمان و عايشه را در پيش گرفتند ، بلكه
به جهت وجود طالبيان و معارضه با آنها ، آنچه ر ا بر خلافِ امام
علی علیهالسلام ابراز میشد برمي گرفتند و آن را بر فقه ديگران ترجيح میدادند .
[894]. صحيح مسلم 2: 914، حديث
1249 (و ص1023، حديث 1405)؛ سنن بيهقي 7: 206، حديث 13947؛ فتح الباري 9: 174.