responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 318

واينک ، بسا سخن امام علی علیه‌السلام كه فرمود : «مَن سَرَّهُ أن يَقْتَحِمَ جَراثيمَ جهنّم ، فَلْيَقْضِ بَيْنَ الجَدّ والإخوة»[662] (هركه خوش دارد در جرثومه‌های دوزخ غوطه ور شود ـ و خود را به عذاب شديد دوزخ گرفتار سازد ـ[663] ميان جد و برادران حكم دهد) ناظر به اجتهاداتِ ابوبكر و عمر باشد ؛ زيرا دريافت كه آن دو ـ به ويژه عمر ـ در ارث جد ، فتواهاي گوناگون می‌دهند كه بر خلافِ كتاب خداست .

اجتهاد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم !!

از متون پيشين به دست آمد كه اضطرارِ حاكمان به اجتهاد ، چونان پايگاهي بود كه در پرتوِ آن ، اختلاف نگرش‌ها ميان صحابه (بلكه ميانِ خليفه و يك صحابي) می‌توانست توجيه شود ؛ زيرا پوششي بود كه دعوتگران به مکتبِ خلفا و اجتهاد ـ و عاملان به آن در عهد پيامبر ـ می‌توانستند براي رفع تضاد و تناقضِ موجود ميان فقه صحابه ، به آن پناه جويند .

بجاست اين قضيّه را از ريشه و با ديدگاهی عقلاني و واقعي ، واشكافيم تا ببينيم كه آيا پيامبر ـ به راستي ـ اجتهاد می‌ورزيد يا اينكه اين نسبت را براي تصحيح اجتهادات صحابه به پيامبر داده اند؟

آيا معقول است كه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اجتهاد را ـ به عنوان وسيله‌ای ـ براي آگاهي از حكم آسماني به كار گيرد در حالي كه به تبيين احكام خدا براي مردم مأمور است و فرستاده پروردگار جهانيان می‌باشد؟!

اگر به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اجازه اجتهاد داده شد ، چرا در بيان حكم لعان[664] و ميراثِ


[662]. سنن دارمي 2: 450،‌ حديث 2902 (متن از اين مأخذ است)؛ سنن بيهقي 6: 245،‌ حديث 12196؛ مصنّف عبدالرزّاق 10: 262؛ مصنّف ابن ابي شيبه 6: 268.

[663]. لسان العرب 12: 463 مادّه «قحم».

[664]. بنگرید به،‌ تفسير طبري 18: 83؛ مسند احمد 1: 238،‌ حديث 2131؛ سنن ابـي داود 2: 277،‌ حديث 2256؛ اسباب النزول (واحدي): 213؛ لباب النقول: 153.

نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 318
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست