به اين معنا كه از مُدوِّنان ، نهي
از تدوين روايت نشده است ، بلكه آنان با تدوين موافق بودند . بر خلاف مجتهدان كه خط
مشي عموميشان منع از نقل حديث و كتابت و تدوين آن بود ؛ يعني
ميانِ «تدوين و تعبّد» و «منع از تدوين و اجتهاد» ملازمه هست .
به عنوان مثال :
عمّار از گروه تعبّد محض است (چنان كه در آينده روشن خواهيم ساخت) هرچند مُدوّنى ندارد ، و عمر و زيد بن ثابت (و ديگران) از گروه اجتهاد و رأياند ، هرچند داراي مدوّناتی میباشند ؛ زيرا با استقراء درمييابيم كه نوشتههاشان فراتر از آراي شخصي آنها
نيست و مرويات آنها در همين قالب میگنجد .
بنابراين مقصود از اهل تدوين ، متعبّداناند ؛ و
اينان در رأس مخالفانِ مكتب اجتهاد و رأي قرار دارند .
2 - در عهد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم تدوين علم به امر آن حضرت
صورت میگرفت ، و اين
[637]. گرچه در آينده ما فقه
انصار را به اين دو میافزاييم تا صحابه داعيانِ تعبّد محض را بشناسيم و اينكه
مكتب «تعبّد محض» بیشتر پیرامونِ اين سه محور میچرخد.