responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 99

نکرده و گاهی برای او طلب مغفرت می‌کرده است. در صورتی که آیه‌ای که در پاسخ تقاضای مشرکان وارد شده است، روشن کرد که ابراهیم پس از چندی در همان دوران جوانی روابط خود را با آزر قطع کرد و از او دوری و تبرّی جست و تبرّی جستن با طلب آمرزش سازگار نیست.
از ضمیمه کردن این دو آیه، روشن می‌شود که: کسی که در دوران جوانی مورد تنفر ابراهیم قرار گرفت و رشته‌های علاقه و محبتشان از هم گسست؛ غیر آن شخص است که تا دوران آخر عمر پیوسته مورد تذکر او بود و او را با طلب مغفرت یاد می‌کرده است. [1]


ابراهیم بت‌شکن‌

موسم عید فرا رسید و مردم غفلت‌زده «بابل» برای رفع خستگی و تجدید نیرو، و اجرای مراسم عید به طرف صحرا روانه شدند و شهر خالی شد. سوابق ابراهیم، نکوهش و بدگویی وی، تولید نگرانی کرده بود، از این جهت تقاضا کردند که ابراهیم، نیز همراه آنان در این مراسم شرکت کند، ولی پیشنهاد بلکه اصرار آنان با بیماری ابراهیم مواجه شد، وی با جمله «إنّی سقیم؛ من بیمارم» پاسخ گفتار آنان را داد و در مراسم عید شرکت نکرد.
راستی، آن روز برای موحّد و مشرک روز شادمانی بود. برای مشرکان، عید کهن‌سالی بود که به منظور برگزاری تشریفات عید و زنده کردن رسوم نیاکان به دامنه کوه و مزارع سرسبز رفته بودند و برای قهرمان توحید نیز، یک عید ابتدایی بی‌سابقه‌ای بود که مدّت‌ها آرزوی فرا رسیدن چنین روز فرخنده‌ای را داشت که شهر را از اغیار خالی بیند و مظاهر کفر و شرک را درهم شکند.
آخرین گروه از مردم از شهر خارج شدند؛ ابراهیم فرصت را غنیمت شمرد، با



[1]. مجمع البیان، ج 3، ص 319 و المیزان، ج 7، ص 170.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست