سال هفتم هجرت سپری شد و مسلمانان در پرتو پیمان «حدیبیه» توانستند به طور دسته جمعی به زیارت کعبه بروند و در قلب حکومت بتپرستان، شعارهای جانانه و تکاندهندهای به نفع آیین یکتاپرستی بدهند؛ تا آنجا که دلهای برخی از سرداران قریش را مانند: «خالد بن ولید» [1]، «عمرو عاص» و «عثمان بن طلحه» متوجه اسلام سازند. چیزی نگذشت که آنان به مدینه آمده، علاقه خود را به حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم و آیین وی ابراز داشتند و ارتباط خود را با حکومت مکه که فقط اسکلتی بیروح از آن باقی مانده بود، قطع کردند. [2] برخی از سیرهنویسان، اسلام آوردن خالد و یا عمرو عاص را در سال پنجم هجرت ضبط نمودهاند، ولی به طور مسلم مسلمان شدن آنها در آن سال نبوده است، زیرا خالد در جنگ «حدیبیه» که در سال ششم رخ داد، فرمانده قسمتی از سپاه قریش بوده و اسلام این دو سردار مقارن یکدیگر بوده است. در اوایل سال هشتم که در بیشتر نقاط حجاز امنیت نسبی پدید آمده و ندای توحید به بسیاری از نقاط گسترش یافته بود و دیگر نفوذ یهود در شمال حملههای قریش در
[1]. واقدی، در المغازی، ج 2، ص 743- 745، انگیزه گرایش این سردار را به اسلام، به گونه دیگر نوشته است. [2]. الطبقات الکبری، ج 4، ص 251- 261.