این پیروزی بزرگ، نتیجه تماسهای نزدیک، از بین رفتن ترس و وحشت، آزادی دعوت و تبلیغ اسلام است. 3. تماس نزدیک سران شرک به هنگام بستن پیمان با پیامبر، بسیاری از عقدههای روحی آنان را گشود، زیرا اخلاق عظیم پیامبر و نرمش و تحمل وی در برابر سختگیری طرف و تلاشهای صادقانه او برای حفظ صلح، ثابت کرد که وی سرچشمه خلق عظیم انسانی است. با اینکه او ضربههای سنگینی از قریش دیده بود، ولی قلب او پر از عواطف بشر دوستی بود. به ویژه، قریش با چشمان خود دیدند که در بستن پیمان و مواد تحمیلی آن، با افکار دسته قابل ملاحظهای از اصحاب خود مخالفت کرد و احترام حرم و خانه خدا و زادگاهش (مکه) را بر تمایلات گروهی ترجیح داد. این نوع رفتار، همه تبلیغات سوئی که درباره روحیات پیامبر شده بود، خنثی و ثابت کرد که او یک مرد انسان دوست و صلح جو است که حتی اگر روزی قدرتهای عربستان را قبضه کند، با دشمنان خود از در کینه و عداوت وارد نخواهد شد، زیرا جای گفتوگو نیست که اگر پیامبر همان روز در جنگ وارد میشد، بر همه آنان پیروز میگشت و به تعبیر قرآن همه آنها پا به فرار میگذاشتند، چنان که میفرماید: اگر با افراد کافر نبرد میکردید، آنها فرار میکردند و یار و یاوری پیدا نمینمودند. [1] با این حال، او با مسالمت و نرمش بیمانندش، مراتب عواطف و محبت خود را به جهان عرب ابراز کرد و تبلیغات سوء را بیاثر گذشت. روی این دلایل، به عظمت گفتار امام صادق علیه السّلام در خصوص این صلح پی میبرید که فرمود: و ما کان قضیة أعظم برکة منها؛ هیچ جریانی در تاریخ زندگانی پیامبر اسلام سودمندتر از پیمان صلح حدیبیه نبوده است. [1]. وَ لَوْ قاتَلَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً «فتح (48) آیه 22».