تو و گرفتاران دیگر راه فرجی باز میکند». جلسه به آخر رسید. نسخههای پیمان امضا شد. سهیل و دوستان او راه مکه را پیش گرفته و ابو جندل نیز در حمایت «مکرز» و «حویطب» به مکه بازگشت و پیامبر به عنوان خروج از احرام در همان نقطه شتر خود را نحر کرد و سر خود را تراشید و گروهی نیز از وی پیروی کردند. [1] ارزیابی پیمان حدیبیه
پیمان صلح میان پیامبر و سران شرک بست شد و پس از نوزده روز توقف در سرزمین «حدیبیه» مسلمانان به جانب مدینه و بتپرستان به مکه بازگشتند. هنگام نوشتن پیمان، و پس از آن، اختلافها و مشاجرههایی میان یاران رسول خدا درگرفت. دستهای آن را به نفع اسلام و گروه انگشت شماری آن را بر خلاف مصالح اسلام تشخیص دادند. اکنون که چهارده قرن از انعقاد پیمان میگذرد، ما با واقعبینی دور از هرگونه تعصب، پیمان حدیبیه را ارزیابی و به گوشهای از این مشاجرهها اشاره میکنیم و تصور ما این است که صددرصد به نفع به نفع اسلام تمام شد و پیروزی آن را قطعی ساخت. 1. نبردها و هجومهای پیدرپی قریش و تحریکهای داخلی و خارجی آنها که به طور اختصار در حوادث «احد» و «احزاب» بیان شد- فرصت نمیداد که پیامبر اسلام، به نشر و تبلیغ آیین اسلام در میان قبایل و نقاط خارج از عربستان بپردازد. از اینرو، اوقات گرانبهای حضرت بیشتر صرف دفاع و عقیم ساختن نقشههای خطرناک دشمن میشد، ولی پس از پیمان، خاطر مسلمانان و قائد اعظمشان از ناحیه جنوب آرام گشت و زمینه برای تبلیغ اسلام در نقاط دیگر فراهم شد. اثر این آرامش پس از دو سال آفتابی شد، زیرا در صلح حدیبیه 1400 نفر در رکاب پیامبر اکرم بودند، ولی دو سال بعد که پیامبر به طور رسمی برای فتح مکه حرکت کرد، ده هزار نفر زیر
[1]. تاریخ طبری، ج 2، ص 281؛ بحار الانوار، ج 20، ص 353 و سیره ابن هشام، ج 2، ص 318.