responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 569

ناگهان پیامبر از کنار این دسته از زنان عبور کرد. این بانوی داغ‌دیده از کسانی که اطراف او بودند، از حال پیامبر سراغ گرفت. همگی گفتند: بحمد اللّه سالم است. وی گفت: مایلم از نزدیک پیامبر را ببینم. نقطه‌ای که پیامبر ایستاده بود، با محل آنان چندان فاصله نداشت، پیامبر را به وی نشان دادند. چشم این بانو به چهره پیامبر افتاد، بی‌اختیار تمام مصایب را فراموش کرد و از صمیم قلب ندایی در داد که انقلابی برپا کرد عرض کرد: ای رسول خدا! تمام ناگواری‌ها و مصیبت‌ها در راه تو آسان است.
شما زنده بمانید، هر فاجعه‌ای بر ما وارد شود، ما آن را کوچک می‌شماریم و نادیده می‌گیریم.
آفرین بر این استقامت! آفرین بر این ایمان! که بسان لنگر کشتی‌های اقیانوس‌پیما، کشتی وجود انسان‌ها را در برابر طوفان‌های کوبنده، از تزلزل و بی‌قراری نگه می‌دارد. [1]


نمونه دیگری از زنان فداکار

در صفحه‌های گذشته به طور اجمال درباره «عمرو بن جموح» سخن گفتیم؛ بااینکه او لنگ بود و جهاد بر او واجب نبود، ولی با اصرار فراوان از پیامبر اجازه گرفت و در صفوف مقدم مجاهدان شرکت جست. فرزندش «خلاد» و برادر همسرش «عبد اللّه بن عمرو» نیز در این جهاد مقدس شرکت داشتند و هر سه جام شهادت نوشیدند.
همسر وی (هند) دختر «عمرو بن حزام» عمه «جابر بن عبد اللّه» انصاری به احد آمد و شهیدان و عزیزان خود را از روی خاک برداشت و بر روی شتری انداخت و رهسپار مدینه شد.
در مدینه انتشار یافته بود که پیامبر در صحنه جنگ کشته شده است. زنان برای



[1]. سیره ابن هشام، ج 2، ص 99.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 569
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست