responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 485


اختلاف نظر میان قریش‌

وقتی نماینده ابو سفیان پیام وی را به سران جمعیت ابلاغ کرد، دودستگی عجیبی میان آنان پدید آمد.
قبیله «بنی زهره» و «اخنس بن شریق» با هم‌پیمانان خود از راهی که آمده بودند بازگشتند، زیرا می‌گفتند غرض ما حفظ کالاهای بزرگ «بنی زهره» بود و آن نیز عملی شد. «طالب» فرزند ابو طالب هم که به اجبار قریش از مکّه بیرون آمده بود، بر اثر یک مشاجره لفظی که می‌گفتند قلب‌های شما بنی هاشم با «محمد» است، از راهی که آمده بود بازگشت.
ابو جهل بر خلاف نظر ابو سفیان اصرار ورزید که ما باید به منطقه «بدر» برویم و در آنجا سه روز بمانیم و شترانی را بکشیم و شراب بخوریم و زنان رامش‌گر بر ایمان آواز بخوانند، صیت قدرت و توانایی ما به گوش عرب برسد و تا ابد از ما حساب ببرند.
سخنان فریبنده ابو جهل، قریش را بر آن داشت که از آن نقطه حرکت کنند و در نقطه مرتفعی از بیابان، پشت تپه‌ای فرود آیند. باران شدیدی بارید که راه رفتن را برای قریش سخت کرد و آنان را از پیش روی بازداشت.
اما باران در منطقه سرازیری بیابان (العدوة الدنیا) که رسول گرامی در آنجا تمرکز داشت اثر سوئی نگذاشت.
«بدر» منطقه وسیعی است که نقطه جنوبی آن بلند (العدوة القصوی) و منطقه شمالی آن پست و سرازیر (العدوة الدنیا) می‌باشد. در این دشت وسیع آب‌های مختلفی با چاه‌هایی که در آن حفر شده بود، وجود داشت و پیوسته بارانداز کاروان‌ها بود.
«حباب بن منذر» که یکی از افسران کارآزموده جنگی بود به پیامبر اسلام گفت:

نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 485
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست