گوناگون به تدریج نازل شود. گذشته از این، زندگی پیامبر یک زندگی انقلابی و حادثه آفرین بود و پیامبر در برابر انبوهی از حوادث قرار میگرفت که میباید احکام و تکالیف آنها را، وحی الهی روشن سازد. گاهی خود مردم در زندگی روزمره خود، با یک رشته جریانهایی روبهرو میشدند که از این جهت روبه پیامبر آورده، حکم الهی را در مورد این نوع پیشامدها، سؤال میکردند و چون این حوادث و پرسشها، در اوقات مختلف و در زمانهای گوناگون رخ میداد، در این صورت چارهای جز این نبود که وحی الهی نیز به طور تدریجی به آنها پاسخ بدهد. قرآن مجید در این خصوص میفرماید: وَ لا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناکَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِیراً [1]؛ هیچ نوع خردهای بر تو نمیگیرند، مگر اینکه حقیقت را به آنان بازگو میکنیم و به طور نیکو تفسیر و توضیح مینماییم. د) گذشته از همه اینها، نزول تدریجی قرآن راز دیگری نیز دارد که آنان از آن غفلت داشتند و آن: هدایت مردم به منشأ قرآن و اینکه این کتاب، آسمانی و وحی الهی است و هرگز نمیتواند سخن بشری باشد، زیرا قرآن در طول 23 سال در میان انواع حوادث و رویدادهای آمیخته با غم و رنج و شادی و کامیابی، نازل گردیده است و به طور مسلم این حالتهای گوناگون و احساسهای متضاد، در روح و روان انسان تأثیر عمیقی میگذارد و هرگز بشری نمیتواند در دو حالت متضاد، یک نوع سخن بگوید و سخنی که در حال فرح و شادی بر زبان و نوک قلم جاری میسازد، با سخنی که در حال رنجوری و خستگی از دل و دماغ تراوش میکند، از نظر فصاحت و بلاغت، از نظر زیبایی لفظ و عمق معنا متفاوت میباشد، ولی با اینکه قرآن در حالات [1]. فرقان (25) آیه 33.