خود علی علیه السّلام بشنویم. وی در خطبه «قاصعه» منزلت و نزدیکی خود را با پیامبر چنین تشریح میکند: شما قدر و منزلت مرا از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم به سبب خویشاوندی نزدیک و جایگاه مخصوص و احترامی- که نزد آن حضرت داشتم- میدانید، زمان که کودکی مرا در کنار خود پرورش داد و به سینهاش میچسبانید، در بسترش در آغوش میداشت و بوی خوش او را استشمام میکردم و ... و من پی او میرفتم مانند رفتن بچه شتر پی مادرش! در هر روزی از فضایل اخلاقی خود، نشانهای آشکار میکرد و پیروی از آن را به من امر میفرمود و در هر سالی در حراء (پیش از رسالتش) اقامت مینمود، من او را میدیدم و غیر من نمیدید. در آن زمان، اسلام در خانهای نیامده بود مگر خانه رسول خدا و خدیجه و من سوم ایشان بودم؛ نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم ... [1] طبری در تاریخ خود از «ابن اسحاق» چنین نقل میکند: نخستین کسی که به پیامبر ایمان آورد و با او نماز گزارد و او را تصدیق کرد، علی بن ابی طالب بود. او در این روز ده سال داشت و از نعمتهای خدا بر علی علیه السّلام این است که قبل از اسلام در آغوش پیامبر پرورش یافته است. [2] 2. علی و خدیجه با پیامبر نماز میخوانند
ابن اثیر در اسد الغابه ابن حجر در الاصابه، در ترجمه «عفیف کندی» و بسیاری از
[1]. و قد علمتم موضعی من رسول اللّه بالقرابة القریبة و المنزلة الخصیصة، و ضعنی فی حجره و أنا ولید، یضمّنی إلی صدره، و یکنفنی فی فراشه، و یمسّنی جسده، و یشمّنی عرقه عرفه ... و لقد کنت أتّبعه اتّباع الفصیل أثر أمّة، یرفع لی فی کلّ یوم من أخلاقه علما و یأمرنی بالاقتداء به، و لقد کان یجاور فی کلّ سنة بحراء فأراه، و لا یراه غیری، و لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الإسلام غیر رسول اللّه و خدیجة و أنا ثالثهما! أری نور الوحی و الرّسالة، و أشمّ ریح النّبوّة. «نهج البلاغه عبده، ج 2، ص 182 و نیز در آن خطبه میفرماید: اللّهمّ إنّی أوّل من أناب، و سمع و أجاب، لم یسبقنی إلّا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بالصّلاة». [2]. تاریخ طبری، ج 2، ص 57.