باتوجه به اهميت
تعليم وتربيت و نقش سازنده آن در جنبههاي مختلف زندگي و تأثيرش
در شکوفايي استعدادهاي نسلجوان و بروز تحولات اجتماعي، فرهنگي،
اقتصادي و صنعتي بر اثر آن، توجه و پرداختن به تربيت، امري
ضروري و لازم به شمار ميرود. از سوي ديگر، تأثير عميق
و پايدار تربيت در حفظ فرهنگ و ارزشهاي اسلامي و مذهبي
و انتقال آن به نسلهاي بعدي، شناخت مباني تعليم و تربيت
و مؤلفههاي آن را امري جدي و مسلّم مينمايد؛ زيرا
با شناخت هر يک از اين مؤلفهها و ويژگيها، انتخاب روشهاي
تربيتي مؤثر امکانپذير ميشود. پرسش اصلي اين
مقاله، اين است که مؤلفههاي فلسفي، عرفاني و روايي
تعليم و تربيت، به تفکيک کداماند؟براي پاسخ به اين
پرسش، با استفاده از روش کتابخانهاي و تحليلي، ابعاد مختلف تربيت
مورد بررسي قرار گرفته و عواملي مانند خليفةاللهي، شناخت
انسان، حقيقتجويي، عدالت و کمالطلبي، جزو مؤلفههاي
مباني فلسفي تعليم و تربيت، به شمار آمدهاند و مواردي
مانند تأکيد بر اصالت باطن، حاکميت فردمحوري، مرشدمحوري و
ترتب و توالي، از جمله مباني عرفاني تعليم و تربيت شناساييشدهاند.
درحوزه مباني روايي، موضوعاتي همچون اعتدال، جوانگرايي،
نرمي و ملايمت و کرامت و بزرگواري و نيز داشتن و فراهمکردن
زمينه مساعد به عنوان مباني رواييتربيت بحث و معرفي
شدهاند.
واژگان کليدي
تعليم و تربيت،
مباني روايي،مبانيعرفاني ومباني فلسفي
* اين
نگاشته، همسو با واحد «فقه الحديث» در مرکز تخصصي حديث منتشر
ميشود.