از درگيريهاي
بسيار حويزه به دست صفويان فتح شود؛ اما در گزارشها ديگر،
درگيري خاصي گزارش نشده و کار به صالحه اتمام يافته است.
2. تشابه اسمي
برخي عالمان؛ در بررسي و شناسايي عالمان منطقه حويزه
نام برخي محدثان به يکديگر شباهت دارد که حتي برخي کتب
تراجم و فهرست را بهاشتباه انداخته است. براي مثال، شيخ عبد علي
بن ناصر بن رحمة البحراني از محدثان حويزه که شيخ عبد علي
حويزي مشتبه شده و برخي آنها را دو نفر دانسته اما بعضي ديگر
مانند ميرزا عبدالله افندي در سلافه العصر اين دو نام را براي
يک نفر به کار برده است.
3. تشابه اسمي
برخي از کتابها؛ تعدادي از کتابهاي حديثي و غير
حديثي که توسط عالمان حويزه تأليف شده، با آثار ديگر
نويسندگان شباهت اسمي دارند که تفکيک اين دو اثر از يکديگر
زمان زيادي را طلب ميکنند. براي نمونه، کتاب الدروع الواقيه
نوشته سيد خلف مشعشعي است که با کتاب الدروع الواقيه سيد
بن طاووس همنام هستند؛ پس از بررسيهاي فراوان مشخص شده که نام اصلي
اين کتاب الدروع الواقية في الأذكار و الأدعية است، اما کتاب
ابنطاووس به اعمال ماه اختصاص دارد.
4. کمدقتي
در گزارش نام کتاب يا متعدد بودن اسامي يک کتاب واحد؛ برخي
از کتابهاي مورد بررسي در حويزه با نامهاي متفاوت گزارش
شدهاند؛ مانند کتابي که سيد شبّر محمد بن ثنوان مشعشعي درباره
مجمع البحرين نوشته و با اسامي تعاليق علي مجمع البحرين
يا حاشية على مجمع البحرين معرفي شده است.
5. سختي دسترسي
به آثار فرهنگي و تاريخي منطقه؛ منطقه غرب خوزستان در طول سدههاي
گذشته دستخوش تغييرات جغرافيايي بسياري
شده است. بيماريهاي همهگير، حوادث طبيعي مانند
طغيان يا تغيير بستر رودخانهها و جنگها باعث از بين
رفتن بسياري از آثار تاريخي و فرهنگي مانند مساجد و
مدارس و قبور عالمان شده است. وجود اين آثار ميتوانست قرائن خوبي
براي پژوهش حاضر بهدست دهد.
6. ناآشنايي
برخي محققان عرصه حديث با موضوع؛ طرح موضوع حوزه حديثي جديدي
با عنوان حويزه تعجب تعدادي از پژوهشگران را در پي داشت. از
اينرو در اين پاياننامه از طرح اين موضوع خودداري
شد و موضوع به بررسي جريان حديثي در گستره يک حکومت
شيعي تبديل شد.
7. مخطوط بودن تعدادي
از منابع مهم؛ برخي منابع مورد استفاده در پاياننامه هنوز