responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 605

وی پس از کسب علوم متداول زمان، به همراه یکی از اعمام خود به سال 1254ق به تهران رفت و با این که در سن شباب بود به واسطه علوّ مقام در فنون ادب و قوّت طبع که در سخن منظوم داشت، ابتدا در دستگاه حاج میرزا آغاسی و سپس به دربار محمد شاه راه یافت.

پادشاه مقدم او را گرامی شمرده و قریب یک هزار تومان مرسوم برای وی مقرر داشت و پس از چندی او را به لقب تاج الشعرائی مفتخر نمود.

چون نوبت سلطنت به ناصرالدین شاه رسید، میرزا تقی خان امیر کبیر، صدارت وقت، مستمری وی را امضا کرد و او را به گفتن مرثیه در مصیبت خامس آل عبا مأمور کرد که در مجالس تعزیه خوانی به کار رود. او نیز چنین کرد و در حضرت صدارت عظمی محلّی منیع و مقامی رفیع یافت.

تاج الشعراء در انواع شعر خاصه قصیده، استاد مسلّم زمان خود بود. قصاید او غالبا از صد بیت تجاوز می کرد و گاهی به دویست بیت نیز می رسید.

رتبه وی از اغلب شعرای دربار مقدّم بود و مخصوصاً در طرز ادای شعر و پروراندن سخن بی نظیر می نمود.[1]



[1] مرحوم میرزا حسن خان جابری در "بدایع و نوادر" می نویسد: "شهاب اصفهانی، میرزا نصرالله سمیرمی، یکی از هفت شعرای دربار ناصری. سال ها با پدرم او را یک دلی و برادری بود. اشعارش ملتزم به صنایع بدیعیه لفظیه و بعضی معنویه، مسجّع و مرصّع و ملمّع، و چنان غرّا و مقفّا به رشادت می خواند که تاب و توان برای شنوندگان نمی ماند. برای او مضمون ساخته اند: وقتی مدح مجدالدوله را بلند خوانده: "الوجد که مجد نجد آمد در سجد" مجدالدوله پیرمرد از جا پریده. دیوان مبسوطی پنجاه هزار بیت دارد که از بی همتی اولادش طبع نشده، با مکنت وافری که برای آن ها گذارده. وفاتش 1291". بدایع و نوادر ص 29.
نام کتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 605
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست