آخر از پایه می کند ویران
هر بنا را نمود معماری
هر کسی را برای مقصد خویش
چند روزی کند نگهداری
تاج بگرفت از سر جم و کی
کند این سان کلاه برداری
این جهانی بود که داد به باد
کشور روم و ملک تاتاری
این جهانی بود که داد شکست
قدرت طاهری و صفاری
این جهانی بود که بر هم زد
پایه اقتدار افشاری
کس ندیده است تا بحال ای چرخ
باری از دوش خلق برداری
ای زمین تا به کی ز اهل ادب
چون همایی، به استخوان خواری
در دل خویش کرده ای پنهان
هر گهر برده ای و همکاری
تا کی از دوری رخ یاران
دل اهل ادب بیازاری
ای اجل! همچو گرگ خون آشام
می کنی تا به چند خونخواری؟