responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 415

دوران جوانی بسیار مقدّس مآب بوده است...

در سفر اول "غمام" به اصفهان، شبی در منزل مرحوم الفت، در یک نشست دو نفری "غمام" شروع می کند با پدرم به صحبت کردن.

کسی ندانست او چه گفته بود که ناگهان پدرم بی اختیار برخاسته، از اتاق بیرون می شود، به گوشه ای پناه می برد و در خلوت و تاریکی شروع می کند به زار زار و بی اختیار گریستن. یک ساعت بیشتر این حالت ادامه پیدا می کند و همین مبدأ انقلاب و تغییر حال وی می گردد...

در صفحه اول دیوان غمام که به اهتمام پدرم در اصفهان به چاپ سنگی رسیده...

به نام پدرم جمال و عوالم غمام و غمامی ها اشارت گونه ای است:

در دامن الوند غباری پیداست

بر توسن عشق تو سواری پیداست

از ابر اگر بگذری از روی صفا

خورشید صفت جمال یاری پیداست

اهتمام در طبع دیوان غمام و دانش نامه

"دیوان غمام همدانی" در سال 1342ق برای اوّلین بار در اصفهان به همت آقا جمال الدین قدسی به چاپ رسید.

وی دو رباعی در تاریخ طبع دیوان غمام به شرح زیر سروده است:

این باغ بهشت کان مهین آزاده

از فیض غمام رحمت آبش داده

نام کتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 415
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست