responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 222

ناراحت می شود، به طوری که بنده وقتی که ایشان را دیدم، چون از طب مطالبی می دانم، احساس کردم که خطر سکته هست. از این روی به ایشان پیشنهاد کردم رگ بزند. ولی فرصت نشد و آن بزرگوار پس از چند روزی به رحمت خدا پیوست".[1]

خبر درگذشت این عالم بزرگ به سرعت در شهر منتشر شده و پس از ساعتی هزاران نفر از مردم داغدار اصفهان همچون سیل خروشان به سمت مدرسه صدر بازار روان شدند.

همه در این مصیبت گریه می کردند. کسانی که تا روز قبل از مرگ ایشان به غیبت و تهمت زدن مشغول بودند نیز در این جمعیت همچون دیگران به شدّت می گریستند و از اعمال خود و مرگ او متأثر و متأسف بودند.

مرحوم سید مصلح الدین مهدوی می نویسد: "من تاکنون تشییع جنازه بسیاری از علماء و بزرگان را دیده ام و در آن شرکت نموده ام، لکن حال تأثر و ناراحتی و گریه و زاری که در مرگ این عالم جلیل، و همچنین در شهادت مرحوم آیه الله حاج میرزا ابوالحسن شمس آبادی دیده ام، در هیچ کدام از آنها مشاهده نکرده ام.

تمام طبقات مردم از شهر و دهات و شهرک های نزدیک به شهر تا چند فرسنگی در مراسم ختم و هفته شرکت داشتند و بازار اصفهان مدت یک هفته تعطیل شد. ارامنه و یهودی ها نیز در مراسم ختم شرکت داشتند".[2]

آیه الله فانی می نویسد: "وکان موته واطلاع الناس علیه من



[1] مجله حوزه ش 58 ص 25 – 24.
[2] رساله شرح حال آیه الله نجف آبادی از مرحوم مهدوی، مخطوط.
نام کتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان نویسنده : قاسمی، رحیم    جلد : 1  صفحه : 222
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست