نام کتاب : بيان در علوم و مسائل كلى قرآن (فارسي) نویسنده : الخوئي، السيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 288
رفتار
پيامبر با منافقين نيز گواه اين حقيقت است كه وى روش مسالمت آميزى با آنان
در پيش گرفته بود و اسرار آنان را مكتوم و پنهان مى داشت و دلشان را به دست
مى آورد.
با اين حال چگونه ممكن است كه وى نام آنان را در قرآن بياورد و مفتضح و
رسوايشان سازد و سپس تمام مسلمانان حتى خود آنان را دستور دهد كه شب و روز
بر منافقين كه با نام و نشان معروف گرديده و شناخته شده اند، لعن و نفرين
نمايند؟! آيا چنين احتمالى وجود دارد تا در پيرامون صحت و سقم، ضعف و قوت
آن گفت وگو شود؟ آيا اسم منافقين در قرآن آمده است تا در عنوان قرآنى داشتن
آن در قرآن على(ع)، بحث و بررسى شود؟ آيا مى توان اسم منافقين را با اسم
«ابو لهب» مقايسه نمود كه شرك و دشمنى خويش را با رسول خدا(ص) علنى نموده و
پيامبر اسلام نيز مى دانست كه او با شرك و بت پرستى رخت از جهان برخواهد
بست؟! خلاصه گفتار
گرچه اضافات و زيادت هايى در مصحف امير مؤمنان(ع) وجود داشت و اين مطلب هم
به جاى خود درست مى باشد ولى اين اضافات جزء قرآن و از آن چه كه رسول خدا
مأمور بوده است كه آن ها را به مسلمانان برساند، نبوده است زيرا نه تنها
ملزم بودن بر اين مطلب دليلى ندارد بلكه بطلان آن قطعى و مسلم است و دليل
بر بطلان آن همان دلايل محكمى است كه در صفحات گذشته درباره عدم تحريف قرآن
بيان نموديم. 3- روايات تحريف در فصول گذشته قسمتى از دلايل طرفداران تحريف را ارزيابى كرديم و اينك در اين فصل نيز به يكى ديگر از اين گونه دلايل مى پردازيم:
سومين دليل طرفداران تحريف اين است كه مى گويند: روايات «متواتر» و فراوانى
از اهل بيت(ع) نقل شده است كه همه آن ها بر تحريف قرآن دلالت دارند و
ناچار بايد آن ها را پذيرفت.
پاسخ:
در پاسخ اين گفتار به طور خلاصه مى گوييم:
نام کتاب : بيان در علوم و مسائل كلى قرآن (فارسي) نویسنده : الخوئي، السيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 288