نام کتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) نویسنده : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی جلد : 1 صفحه : 386
او را آل ادريس مىخواندند و در
حائر سكونت داشت و سادات جليلالقدر، اهل رياست، بزرگى و بزرگوارى و نجابت و نقابت
بودند.[1192]
سيد
ادريس، سه فرزند، به نامهاى سيد محمد، سيد سلطان و نعمت داشت. سيد سلطان بن
ادريس، نقيب حائر بود و از او چهار فرزند، به يادگار ماند كه عبارتاند از: سيد
سليمان، سيد ادريس، سيد اسماعيل و سيد ثابت.[1193]
در
كتاب مدينة الحسين، شجرهنامه سيد ادريس، ذكر شده و فرزندان او را چنين معرفى كرده
است: سلطان كمال الدين، على زين العابدين و نعمت الله. پس از وفات سيد ادريس،
نقابت اشراف سادات، به فرزند ارشدش، سيد سلطان كمال الدين، از سال 948- 976 ه. ق،
منتقل شد. همچنين پس از فوت او، نقابت به فرزند او، سيد سليمان بن سلطان، از سال
997- 1004 ه. ق، و سپس فرزند او، سيد محمد دراج نقيب النقباى عراق، از سال 1032-
1048 ه. ق، رسيد كه در عهد سلطان مراد چهارم عثمانى، به دست والى بغداد، درويش
محمد پاشا، كشته شد.[1194]
نوادگان سيد ادريس
سيد ضامن بن شدقم حسينى كه همعصر با نوادگان سيد ادريس موسوى بود، گزارش جالبى از سادات آل ادريس در حائر، بغداد و حتى اصفهان نقل مىكند كه درخور اهميت است. او مىنويسد:
سيد سليمان بن سلطان بن ادريس، صاحب دو فرزند، به نامهاى، محمد دراج و ثابت بود. فرزندان محمد دراج، با عنوان آلدراج خوانده مىشدند. وى سيدى جليلالقدر، با حشمت و قدرت و مقابل زورگويان، بسيار سختگير و فردى جسور و با صولت بود و نقابت سادات حائر شريف را بر عهده داشت. مدتى به سلطان صفوى تمايل
[1192] . آل ادريس بالحائر، سادات اجلاء.« اهل رئاسة و
عظمة وصولة ودولة ونجابة ونقابة».