مسأله 4 اگر بچه حيازت مباح را كرد، مالك مىشود اگر نيت كند و مالك مىشود نيز جعل را در جعاله؛ گر چه بدون اذن ولى باشد.
مسأله 5 بالغ شدن پسر و دختر به يكى از سه چيز معلوم مىشود:
اول: پسر پانزده سالش تمام شود و دختر نه سالش.
دوم: موى درشت زبر بر عانه هر كدام برويد، ولى موهاى نرم ضعيف ميزان نيست.
سوم: منى خارج شود؛ چه در خواب و چه در بيدارى و چه به جماع و غير آن.
مسأله 6 طفل اگر به حد بلوغ برسد و رشيد نباشد و سفيه باشد، باز ممنوع از تصرف است.
مسأله 7 ولى طفل در تصرفات مالى و غير آن پدر و جد پدرى است و اگر آنها نباشند و قيم براى طفل معين كردهاند ولايت با قيم است، و اگر آن هم نباشد با حاكم شرع است. و امّا مادر و جد مادرى و ساير خويشاوندان ولايت ندارند، و اگر حاكم شرع هم نباشد با مؤمنين است و احوط آن است كه مؤمن عادل باشد.
مسأله 8 در جد و پدر عدالت معتبر نيست و حاكم ولايت ندارد با وجود يكى از آنها گر چه فاسق باشد، لكن اگر ظاهر شد به قرائنى كه پدر يا جد ضرر مىرسانند به مال طفل، حاكم آنها را از تصرف جلوگيرى مىكند، و لازم نيست كه حاكم تفتيش از حال آنها بكند.
مسأله 9 پدر و جد هر دو ولايت دارند و هر كدام تصرف كردند، ديگرى پس از تصرف او نمىتواند تصرف كند.
مسأله 10 ديوانه حكم نابالغ را دارد در چيزهايى كه ذكر شد، بلى اگر جنون بعد از بالغ شدن و رشيد بودن عارض او شود، ظاهر آن است كه ولايت با حاكم است نه با پدر و جد.