مسأله 3 معتبر است در كثير الشك كه كثرت شك از جهت اضطراب خاطر و ترس و غضب و غصّه و امثال اينها از چيزهايى كه باعث اغتشاش حواس مىشود نباشد.
مسأله 4 اگر كسى شك كند كه كثير الشك شده يا نه، بايد بنا گذارد بر اين كه نشده و عمل به وظيفه شك بنمايد. و اگر كثير الشك شك كند در اين كه آن حالت برطرف شده يا نه، بنا گذارد بر بقاى آن حالت و اعتنا به شكّش نكند.
مسأله 5 جايز نيست از براى كثير الشك اعتنا به شك خود، پس كسى كه شك كند در به جا آوردن ركوع و محل آن باقى باشد و به جا بياورد، نمازش باطل است.
مسأله 6 كسى كه در نماز مخصوصى يا در فعل مخصوصى از نماز زياد شك مىكند، اگر در نماز ديگر يا در فعل ديگر شك كند، بايد به دستور شك رفتار نمايد.
پنجم: شك امام و مأموم مسأله 1 اگر امام جماعت در عدد ركعات نماز شك كند؛ مثلًا شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت؛ چنانچه مأموم يقين يا گمان داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند، امام بايد نماز را تمام كند، و خواندن نماز احتياط لازم نيست. و نيز اگر امام يقين يا گمان داشته باشد كه چند ركعت خوانده است و مأموم در عدد ركعات شك كند، بايد به شك خود اعتناء ننمايد و بر طبق امام رفتار نمايد.
حكم شك در نمازهاى مستحبى
مسأله 1 اگر در عدد ركعات نماز مستحبى شك كند؛ چنانچه طرف بيشتر شك نماز را باطل مىكند بايد بنا را بر كمتر بگذارد؛ مثلًا اگر در نافله صبح شك