نام کتاب : موسوعة الإمام الخميني 47 (سرّ الصلوة) نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 0 صفحه : 35
صاحب الفتوحات المكية را- كه بعد از وى هر چه در زمينه معارف و اسرار، به تازى و فارسى يا نظم و نثر، تصنيف يا تأليف شده است نسبت به نوشتار شيخ اكبر «چو شبنمى است كه در بحر مىكشد رقمى» [1]- درباره سرّ «سلامِ» پايانى لطيفهاى است به ياد ماندنى، كه آن را مرحوم قاضى سعيد قمى به عنوان «قال بعض أهل المعرفة» [2]، بدون تعيين نام آن قائل، نقل نمود. اصل كلام محى الدين در فتوحات چنين است: «سلام نمازگزار درست نيست مگر آن كه در حال نماز از ماسوى اللَّه غايب شده و با خداوند مناجات كند. هنگامى كه از نماز منتقل مىشود و موجودهاى خلقى را مشاهده مىنمايد، چون غايب از آنها بود و تازه در جمع آنها حاضر مىشود لذا بر آنان سلام مىكند. و اگر نمازگزار همواره با موجودهاى خلقى بوده و حواس او متوجه مردم بود، چگونه بر آنها سلام مىنمايد؛ زيرا كسى كه در جمع ديگران هماره حاضر است، به آنها سلام نمىكند. و اين نمازگزار بايد شرمنده شود، چون با سلام خود رياكارانه به مردم نشان مىدهد كه من در نزد خدا بودم و تازه به جمع شما پيوستم ... و سلام عارف براى انتقال از حالى به حال ديگر است: يك سلام بر منقول عنه، و يك سلام بر منقول اليه ...» [3].
و از روايت عبداللَّه بن فضل هاشمى از حضرت امام صادق عليه السلام استفاده مىشود كه سلام نشانه ايمنى است، هم از طرف سلام كننده و هم از طرف جواب دهنده. و همين نشانه در پايان نماز به منظور تحليل كلام آدمى، كه با