نام کتاب : « اسم مستأثر» در وصيت امام و زعيم اكبر نویسنده : محمدى گيلانى، محمد جلد : 1 صفحه : 33
شدند و طبعاً آن بزرگوار اجابت فرمودند.
سپس روز سوم در محضر آن عالم ربانى آمدند، آن عظيم همان جمله از آيه شريفه را مورد بحث قرار دادند و در نهايت به معناى تازهترى از معناى روز دوم منتهى شدند و همواره اين محاضره و استنباط تازهتر از تازه تر تكرار مى گرديد تا اينكه نزديك به سى روز رسيد كه تقريباً سى معناى لطيف كه هر متأخرى تازه تر از متقدمش بوده بيان فرمودند و در هر جلسه اعلام مذكور بخاطر بديع بودن معنى از آن جناب توضيح مىطلبيدند، و افرادى ثقه و مورد اطمينان براى اين مفسر يعنى مرحوم آخوند ملا فتحعلى قدس سره كراماتى نقل كردهاند»
(حقائق الاصول جلد 1)
مراتب سر و باطن قرآن و شرط حصول علم بدانها از راه دل
كه از رسول الله صلى الله عليه وآله روايت گرديده، مىباشد يعنى قرآن نيز مانند انسان، منقسم به سر و علن مىشود، و مراتب سر و باطن قرآن، نظير مراتب سر و باطن انسان است كه به نفس و صدر و قلب و عقل و روح و خفى و اخفى منقسم شده است و عروج باين مدارج باطن مشروط است به تجرد انسان از طبيعت و مهاجرت از بيت قالب و تن به سوى خداى تعالى به قصد مشاهده آيات كبراى الهى كه در آغاز اين هجرت نور ايمان و معرفت درخشيدن مى گيرد و رفته رفته قوى مىشود، و روح قدسى متولد مى گردد و در پرتو آن اسرار بدء و عود و زمين و آسمان بى پرده براى صاحب روح قدسى نمايان مىشود، چنانكه با نور حسى جهان محسوس نمايان است: «سَنُرِيهِمْ ... وَ فِي أَنْفُسِهِمْ».
باين بيان كه ارواح و قلوب آدمى به حسب فطرت اصلى، شايستگى قبول نور حكمت و ملكوت را دارد، و استعداد تعلم به اسماء الله تعالى به وى موهبت گرديده، حجاب ضخيم خودبينى و خود خواهى و حجب معصيت و كفر است كه ارواح و قلوب را تاريك و احياناً فاسد مىكنند، و هر نفسى كه از جاذبه طبع و ماده و ظلمات هوا و هوس، آزاد شد و متوجه شطر حق و قبله ملكوت گرديد، سر
نام کتاب : « اسم مستأثر» در وصيت امام و زعيم اكبر نویسنده : محمدى گيلانى، محمد جلد : 1 صفحه : 33