ايران در ازاى اين وام نفع بگيرند! مع ذلك، ايران خودش را فروخت براى اين دلارها! ايرانْ استقلال ما را فروخت؛ ما را جزء دوَل مستعمره حساب كرد؛ ملت مسْلم ايران را پست تر از وحشيها در دنيا معرفى كرد، در ازاى وام دويست ميليون كه سيصد ميليون دلار پس بدهند! ما با اين مصيبت چه بكنيم؟ روحانيون با اين مطالب چه بكنند؟ به كجا پناه ببرند؟ عرض خودشان را به چه مملكتى برسانند؟
ساير ممالك خيال مىكنند كه ملت ايران است؛ اين ملت ايران است كه اين قدر خودش را پست كرده است؛ نمىدانند اين دولت ايران است؛ اين مجلس ايران است. اين مجلسى است كه ارتباط به ملت ندارد؛ اين مجلس، مجلس سرنيزه است! اين مجلس چه ارتباطى به ملت ايران دارد. ملت ايران به اينها رأى ندادند. علماى طراز اول، مراجع- بسيارىشان- تحريم كردند انتخابات را؛ ملت تبعيت كرد از اينها، رأى نداد لكن زور سرنيزه اينها را آورد بر اين كرسى نشاند.
توطئه قطع نفوذ روحانيون
در يكى از كتابهاى تاريخى كه امسال به طبع رسيده است و به بچههاى ما تعليم مىشود اين است كه، بعد از اينكه يك مسائل دروغى را نوشته است، آخرش نوشته است كه معلوم شد كه قطع نفوذ روحانيت، قطع نفوذ روحانيون، در رفاه حال اين ملت مفيد است! رفاه حال ملت به اين است كه روحانيون را از بين ببرند! همين طور است. اگر نفوذ روحانيون باشد نمىگذارد اين ملتْ اسير انگليسْ يكوقت باشد؛ اسير امريكا يكوقت باشد. اگر نفوذ روحانيين باشد نمىگذارد كه اسرائيل قبضه كند اقتصاد ايران را! نمىگذارد كه كالاهاى اسرائيل در ايران بدون گمرك فروخته بشود! اگر نفوذ روحانيين باشد نمىگذارد كه اينها سر خود يك همچو قرضه بزرگى را به گردن ملت بگذارند. اگر نفوذ روحانيون باشد نمىگذارد اين هرج و مرجى كه در بيت المال هست بشود. اگر نفوذ روحانيين باشد نمىگذارد كه هر دولتى هر كارى مىخواهد انجام بدهد و لو صد در صد بر ضد ملت باشد. اگر نفوذ روحانيين باشد نمىگذارد كه مجلس به اين صورت مبتذل