جناب نور چشمى، به قرارى كه مطلع شدم وضع فقراى قم بسيار بد است. اين معنى اين جانب را كاملًا ناراحت كرده است؛ مع الأسف با وضع حاضر، آن طورى كه بايد و شايد نمىتوانم به بندگان محترم خداى تعالى خدمت كنم. شما از قول من پس از اظهار تشكر از اشخاصى كه كمك كردند، به اهالى محترم و ثروتمندان معزز تذكر دهيد كه خداى تعالى اين روزها را براى امتحان پيش مىآورد. خوب است كه از امتحان الهى سرفراز بيرون بياييد، و هر كس به مقدار مقدور خود به سادات محترم و ساير فقرا كمك كند. اگر خداى نخواسته كسى در اين سرما تلف شود، همه مسئول هستيم و از انتقام خداى تعالى مىترسم. و السلام عليكم و عليهم و رحمة اللَّه
مقدارى وجه فرستاده شد. اين مبلغ كه شصت هزار تومان است با وجوهى كه اهالى محترم مىدهند در تحت نظر معتمدين محل، هر طور صلاح است، تقسيم شود؛ چه خاكه زغال و چه آذوقه و لباس.
روح اللَّه الموسوي الخمينى
[1] اين نامه توسط امام خمينى در ايام اقامت اجبارى در تهران خطاب به فرزندشان آقاى سيد مصطفى خمينى نوشته شده است. ساواك تاريخ تحرير نامه را 2 بهمن 42 ذكر كرده است.